گفت وگوی روزنامه سخن قرقیزستان با رایزن فرهنگی ایران

ایران مهد گفت وگوست

ایران مهد گفت وگوست

به گزارش پرسی بلاگ پرویز قاسمی در مصاحبه با نشریه سخن قرقیزستان اظهار داشت كه ایران همواره خواستار برقراری ارتباط و گفتگو با دیگر كشورها بوده است. وی همینطور از برگزاری همایش بزرگداشت چنگیز آیتماتوف در تهران اطلاع داد.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ: پرویز قاسمی رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در قرقیزستان مدرک کارشناسی زبان و ادبیات روسی و کارشناس ارشد روسیه شناسی از دانشگاه تهران دارد. مبحث رساله او سیاست های فرهنگی روسیه در قبال اقوام و ملیت های این کشور با تاکید بر جمهوری تاتارستان بود.
وی قبل از مأموریت قرقیزستان در سمت رایزن فرهنگی ایران در تاتارستان فعالیت داشت و سال ها بعنوان کارشناس ارشد مسائل فرهنگی روسیه و اوکراین در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران خدمت کرده است. در کارنامه کاری رایزن فرهنگی ایران در قرقیزستان سابقه مطالعات پژوهشی در حوزه کشورهای روس زبان و مستقل مشترک المنافع (CIS) و روابط و مناسبات فیمابین ایران و این کشورها و تحقیق و مطالعه درباره فعالیتهای سازمان ها؛ مراکز و مؤسسات اجتماعی- فرهنگی خارجی در کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه هم به چشم می خورد.
متنی که در ادامه می خوانید گفت وگوی نشریه روس زبان «سخن» قرقیزستان با پرویز قاسمی است که چندی قبل منتشر گردید. ترجمه این گفتگو توسط همین رایزنی انجام و برای مهر فرستاده شده است.
چرا زبان و ادبیات روسی را بعنوان شغل خود انتخاب کردید؟
من اصالتاً از آذری های ایران هستم و از دوران کودکی به زبان های خارجی علاقه داشتم. شهر زادگاهم در نزدیکی مرز ایران و شوروی سابق قرار داشت و ما به شبکه های تلویزیونی شوروی به زبان روسی دسترسی داشتیم. راستش را بخواهید ابتدا می خواستم تحصیلاتم را در رشته زبان انگلیسی ادامه دهم اما نهایتاً زبان روسی را انتخاب کردم. فکر می کنم این انتخاب تصادفی نبود، سرنوشت بود. زمان ورود من به دانشگاه تهران و دوره تحصیلی ام مصادف با سال های آخر اتحاد شوروی بود. ما و همکلاسی هایمان در آن دوره زبان روسی را در شرایط سختی خواندیم چونکه به شدت کمبود کتاب و منابع آموزشی روسی داشتیم. اساتید ما بیشتر متخصصان و مترجمان ایرانی بودند که قبلاً در کارخانه ذوب آهن اصفهان (۱) با مهندسان روسی کار کرده بودند.
اوایل سال های ۱۹۹۰ میلادی زبان روسی بعنوان رشته تحصیلی فقط در دانشگاه تهران تدریس می شد و الان در ۱۷ دانشگاه ایران این رشته دایر است روسی یکی از زبان های سخت دنیاست. بنا بر این شاید همه کسانی که این زبان را برای تحصیل انتخاب می کنند؛ نتوانند تا آخر آنرا ادامه دهند. زمانی که هنوز دانشجو بودم؛ با وزارت فرهنگ ایران همکاری داشتم. در آن دوره کارشناس آشنا به زبان روسی بسیار کم بود و جامعه به این متخصصان احتیاج داشت. افراد آشنا و مسلط به زبان های روسی و ترکی آذری طبیعتاً امتیاز و شانس بیشتری برای ورود به بازار کار داشتند. علاقه و جدیت برای فراگیری زبان روسی و تسلط به زبان ترکی آذری در کنار آن به من کمک کرد تا آغاز کارم با موفقیت همراه باشد.
بگذارید خاطره ای را دوران جوانی ام که مصادف با ماه های پایانی اتحاد شوروی بود، بگویم. این خاطره نشان دهنده نزدیکی ملت هاست. شهر محل زادگاهم یعنی خوی، در نزدیکی نخجوان شوروی قرار دارد. درست در ایام کودتای ۱۹۹۱ (۲) در شوروی؛ در نزدیکی رود ارس بودم: رودی که در مرزهای مشترک ایران و شوروی است. آن سوی مرز آذری های شوروی و این سوی رود آذری های ایران جمع شده بودند. آنها نامه ها و یادداشت های خویش را به سنگ می بستند و به طرف ما پرتاب می کردند. آنها در این یادداشت ها با نوشتن اسامی؛ به دنبال یافتن اقوام و بستگان خود در این سوی آب بودند. باوجود گذشت سال های زیاد که ملت ها را از هم جدا کرده بودند آنان اقوام خویش را فراموش نکرده بودند و حالا در این شرایط می خواستند همدیگر را پیدا کنند.
نیاز جامعه فعلی و کنونی ایران به متخصصان زبان روسی چگونه است؟
با توجه به ارتباطات و همکاریهای گسترده بین جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه و هم سایر کشورهای مستقل همسود، در طول سال های گذشته، احتیاج به این دسته از متخصصان و کارشناسان ده ها برابر شده است. اوایل سال های ۱۹۹۰ میلادی زبان روسی بعنوان رشته تحصیلی فقط در دانشگاه تهران تدریس می شد و الان در ۱۷ دانشگاه ایران این رشته دایر است. این زبان در بعضی دانشگاه ها در مقطع کارشناسی، در بعضی دیگر در هر دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و در دانشگاه های تهران و تربیت مدرس هم تا مقطع دکتری دایر است. در رشته های در رابطه با زبان روسی گرایش های مترجمی، زبان شناسی و هم روسیه شناسی وجود دارد. در دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران دفتر نمایندگی بنیاد «روسکی میر» در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، بزرگ ترین دانشگاه شمال شرق کشور اتاق نمایندگی «روسکی میر» و همینطور در دانشگاه الزهرا تنها دانشگاه جامع دخترانه در خاورمیانه شعبه انستیتو دولتی زبان روسی پوشکین گشایش یافته است. در سال های ۱۹۹۰ تقریباً هیچ متخصصی از ایران در همایش های مربوط به زبان و ادبیات روسی در روسیه شرکت نمی کرد. حالا استادان زبان روسی، کارشناسان و صاحبنظران روس شناس ایرانی شرکت کنندگان فعال این همایش ها هستند. آنان حتی مقالات خویش را به زبان روسی عرضه می دهند.
بین دانشگاه های ایران و دانشگاه های روسیه همکاریهای خوبی در زمینه تربیت متخصصان زبان روسی وجود دارد و این همکاری ها توسعه هم پیدا می کند. طبق توافق های موجود دانشجویان زبان روسی ما می توانند یک ترم تحصیلی در دانشگاه های روسیه تحصیل کنند.

پس از فروپاشی شوروی؛ برخی دانشجویان ایرانی در دانشگاه های کشورهای تازه استقلال یافته (آذربایجان، ارمنستان، تاجیکستان، بلاروس و اوکراین) و روسیه مشغول به تحصیل شدند. درگذشته جوانان ایرانی ترجیح می دادند برای کسب تحصیلات عالی به کشورهای اروپایی، مالزی، هند و… بروند. در مقاطعی روسیه و برخی کشورهای СIS مورد استقبال جوانان ایرانی برای ادامه تحصیل قرار گرفت. برای نمونه در سال های ۲۰۰۰ میلادی تعداد دانشجویان ایرانی تنها در کشور اوکراین بالغ بر ۵۰۰۰ نفر بوده است. البته این وضعیت بخصوص بعد از ورود جدی وزارت علوم به بحث رتبه بندی دانشگاه های خارج از کشور و مطرح شدن مبحث اعتبار مدارک دانشگاه های خارج تا حدود زیادی تغییر یافته است.
اطلاعات و بررسی های شخصی بنده در مورد بازار کار زبان روسی در ایران در سال های گذشته این بوده که با عنایت به گسترش روابط و مناسبات در حوزه های مختلف با کشورها و مناطق روس زبان؛ تقاضا برای جذب و بکارگیری فارغ التحصیلان این رشته خیلی خوب بوده و حتی برخی هم در مقطعی می گفتند در جایگاه دوم بعد از زبان انگلیسی (در مورد امکان جذب و اشتغال) قرار دارد. در سال های اخیر طبق سیاست های وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران و همسو با روابط و مناسبات سیاسی و اقتصادی بین ایران و فدراسیون روسیه، اعزام دانشجو برای تحصیل در دانشگاه های روسیه در اولویت قرار داشته است.
درباره فروپاشی اتحاد شوروی چه دیدگاهی دارید؟ آیا به نظر شما این فروپاشی فقدان و تلفاتی برای بشر و توسعه جهانی بود؟
یقیناً کسی که در اتحاد شوروی زندگی کرده بهتر می تواند پاسخ این سوال را بدهد، اما من فکر می کنم اتحاد شوروی هم نقش مثبت و هم نقش منفی در سرنوشت اقوام ساکن آن ایفا کرد. یکی از نقاط ضعف آن نبود آزادی های دینی بود. امام خمینی (ره) در زمان حیات خود نامه ای به گورباچف فرستاد و از او خواست که از سیاست پیشینیان یعنی «انکار خدا و دین در جامعه» صرف نظر کند. امام سقوط نظام کمونیستی را پیشبینی کرده و برای گورباچف چنین نوشته بود: «مشکل شما در نداشتن ایمان واقعی به خدا است. این امر غرب را به باطلاق فساد و بن بست می کشاند. مشکل اصلی شما در مبارزه طولانی و بی هدف ضد خدا بعنوان منشأ اصلی هستی است.» گورباچف زمانی اصلاحات را شروع کرد که دیگر دیر شده بود.
شما در تاتارستان و جمهوری آذربایجان فعالیت نموده و در اوکراین هم حضور داشتید. نظر شما درباره نقش و جایگاه زبان روسی در این کشورها چیست؟
درست است که نباید نقش زبان روسی را در توسعه و گسترش فرهنگ جهانی و بهره مندی جماهیر شوروی از گنجینه های ادبیات و هنر جهانی را انکار کرد، به هر حال دستاوردهای فرهنگی شوروی از میراث و دستاوردهای تمامی بشریت بشمار می رود.
منطقه آسیای مرکزی جایگاهی مهم در استراتژی و دکترین سیاست خارجی کشور ما دارد. با وجود اینکه ایران مرز جغرافیایی مشترک با خیلی از کشورهای این منطقه ندارد اما همه ما جز یک حوزه تاریخی، فرهنگی و تمدنی هستیم مأموریت اولم یعنی جمهوری آذربایجان حدود ۱۷ سال پیش، همزمان با پذیرفته شدنم در دانشگاه تاراس شفچنکوی کی یف بود. اگر از این مأموریت بخواهم برای شما بگویم باید اشاره کنم که آن زمان زبان روسی کاربرد بیشتری نسبت به امروز داشته است.
روند کسب استقلال سبب احیای زبان های بومی، انتقال خط الفبا از سیریلیک به الفبای ملی شد و نقش زبان روسی با گذشت زمان کمرنگ تر شده است. در بعضی جمهوری ها مانند قزاقستان این روند گذار از الفبای سیریلیک به الفبای لاتین به آرامی انجام می شود. در بعضی هم همچون گرجستان و اوکراین با پدیده روس هراسی همراه می باشد.
در مقام مقایسه با کشورهای یاد شده بگویید که به نظرتان زبان روسی در قرقیزستان چه جایگاهی دارد؟
همسایگی قرقیزستان با روسیه در طول چندین قرن، جمعیت قابل توجه روس زبان، ارتباطات اقتصادی، علایق مشترک و همکاریهای فی درخلال در تضمین امنیت و مقابله با تروریسم و دیگر عوامل نقش بسزایی در حفظ و گسترش زبان روسی در قرقیزستان دارد. مشخص است که این زبان در قرقیزستان اهمیت بسیار و استفاده همه جانبه دارد. اختصاص سهمیه بسیار بورس های تحصیلی برای اتباع قرقیزی در دانشگاه های روسیه نشان دهنده توجیه پذیری بسیار زبان روسی در این کشور است.
پیش از آمدن به قرقیزستان چه چیزهایی از این کشور می دانستید؟
بخشی از آشنایی من با کشور شما به سال های اول استقلال قرقیزستان و زمانی که در ایران میزبان هیئت های قرقیز بودیم، باز می گردد؛ هیئت هایی که جهت شرکت در برنامه های مختلف همچون همایش های بین المللی، نمایشگاه کتاب و… به ایران سفر می کردند. یادم می آید نخستین قرقیزی که با او آشنا شدم، مددکان شریم قول اف رئیس وقت مجلس قرقیزستان بود. بعد از گذشت سال ها ایشان را چندی قبل در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در بیشکک دیدم. طی ۲۰ سال گذشته بنده مشغول رصد و پایش و مطالعه وقایع و رویدادهای کشورهای مستقل مشترک المنافع ازجمله قرقیزستان بوده ام. من آثار چنگیز آیتماتوف را هم مطالعه کرده ام. جالب است با وجود اینکه از دور مطالعه و شناخت کافی از آسیای مرکزی داشته ام ولی طی دو دهه اخیر هیچ سفری به این منطقه نداشته ام.
نکته جالب و گفتنی دیگر اینکه که سال ها پیش به پیشنهاد یکی از مرکز مستندسازی مجموعه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طرحی پژوهشی را درباره انقلاب های رنگی در جمهوری های شوروی سابق، با محوریت انقلاب لاله ای قرقیزستان انجام داده ام. تمرکز اصلی در این طرح مطالعه و بررسی در مورد میزان و چگونگی مشارکت سازمان های غیردولتی غربی در سازماندهی و انجام انقلاب های رنگی در کشورهای شوروی سابق بوده است.
پاسخ سوالات خویش را یافتید؟
ما می خواستیم نقش واقعی این سازمان ها در انجام انقلاب های رنگی شامل لاله ای، نارنجی و مخملی و… را بررسی، احصا و مشخص نماییم.
نخستین خاطره ای که از قرقیزستان دارید؟
من در آستانه عید نوروز به قرقیزستان آمدم. وقتی این همه وجوه مشترک در آئین های نوروزی و دیگر اشتراکات فرهنگی بین دو کشور را از نزدیک دیدم، شگفت زده شدم. در این ایام مردم ایران و قرقیزستان خانه ها و محیط بیرون خانه های خویش را تمیز می کنند، درخت می کارند، نان و شیرینی سنتی می پزند. در نوروز به دیدن اقوام و بستگان خود می روند و احترام و حرمت خاصی را برای بزرگان خانواده ادا می کنند. ترکیب مواد و طعم مهم ترین عنصر سفره نوروزی – سمنوی ایرانی یا سومولوک به قرقیزی کاملاً مشابه است. همواره وجوه مشترک زیادی در دو فرهنگ پیدا می کنم و تلاش دارم از این طریق ظرفیت های جدیدی را برای توسعه و تعمیق همکاریهای فیمابین شناسایی کنم.
کشورهای آسیای مرکزی در سیاست خارجی ایران چه اهمیتی دارند؟
منطقه آسیای مرکزی جایگاهی مهم در استراتژی و دکترین سیاست خارجی کشور ما دارد. با وجود اینکه ایران مرز جغرافیایی مشترک با خیلی از کشورهای این منطقه ندارد اما همه ما جز یک حوزه تاریخی، فرهنگی و تمدنی هستیم. ما تاریخ، دین، فرهنگ و زبان های مشترک داریم. آثار تاریخی کشورهای آسیای مرکزی شباهت بسیاری با آثار باستانی ایران داشته که نمایانگر وحدت اعجاب انگیز تمدنی است.

ملت ها و اقوام این منطقه هم به ایران علاقه دارند و می فهمند که نزدیک شدن به ایران سبب ایجاد دسترسی به اسناد و آثار پرارزش خودشان به زبان فارسی می شود؛ ازاین رو در خیلی از دانشگاه ها و مراکز علمی-آموزشی کشورهای این منطقه زبان فارسی آموزش داده می شود. ما از این گرایش و علاقه همواره استقبال و حمایت کرده و می نماییم. ایران مانند کشورهای آسیای مرکزی مشتاق تعامل است چونکه علاوه بر داشتن سفارتخانه ها؛ دفاتر رایزنی های فرهنگی خویش را در پنج کشور منطقه دارد. همکاریهای فرهنگی فیمابین ایران و کشورهای آسیای مرکزی به صورت عام و با تک تک جمهوری ها به صورت خاص همواره مبحث مذاکرات مقامات کشورهای ما و هم دیدارها و نشست های مجامع و سازمان های منطقه ای همچون سازمان همکاری شانگهای بوده و هست.
شنیده ام که پسوند «ستان» در نامهای همه جمهوری های آسیای مرکزی ریشه در زبان فارسی دارد. نظر شما چیست؟
بله. واقعاً پیشینه و تاریخ کشورهای ما درهم تنیده است. در زبان های ملت های آسیای مرکزی ازجمله زبان قرقیزی، قزاقی، ازبکی وام واژه های فارسی بسیار وجود دارد. به قول متخصصان تعداد وام واژه های فارسی در زبان قرقیزی بالغ بر دو هزار واژه است. خیلی از واژه های پرکاربرد امروزی در رابطه با فرهنگ، دین و تجارت ریشه فارسی دارند. بعلاوه، امروزه کمتر قرقیزی را می توان یافت که شناختی از عمر خیام، فردوسی، سعدی، حافظ و دیگر اندیشمندان و شاعران مشرق زمین نداشته باشد. در بزرگ ترین اثر فرهنگی «ماناس» که نماد هویت ملی قرقیزهاست تاثیر و ردپای زبان و ادبیات فارسی مشاهده می شود. حماسه های ماناس قرقیزی و شاهنامه فردوسی نماد شباهت فکری دو ملت است.
پیش از حکومت شوروی خیلی از فرمان ها و حکم ها و هم اسناد زمین به زبان فارسی تنظیم می شد. اولین بیانیه های بلشویکی خطاب به مردمان این منطقه هم به زبان فارسی ترجمه شده بود.
احساس می کنم رانندگان قرقیز صبر و حوصله کافی در هنگام رانندگی ندارند، اگر احیاناً ماشین را درست پارک نکنی یا از جای نادرست رد بشوی فوراً بوق می زنند زبان فارسی تا به امروز هم در اعلام و گویش های مناطق جنوب غربی قرقیزستان و دره فرغانه ظهور و نمود پیدا می کند. نمونه های آنها را در نامهای شهرها و روستاهای استان بادکن قرقیزستان نظیر «قدمجای» (به فارسی قدمگاه) و روستای «زردآلی» (به فارسی می شود زردآلو و می دانیم که استان بادکن به زردآلوهای خود معروف است) و آبشار در «آبشیر آتا» واقع در استان اوش می بینیم. صدها واژه دارای ریشه فارسی در صحبت های روزمره قرقیزها بکار می رود، مثلاً داری خانا (داروخانه)، آشکانا (آش خانه)، چایخانا (چایخانه)، پیغمبر (پیغمبر)، کوچو (کوچه)، پریشته (فرشته)، توزُک (دوزخ)، بِئیش (بهشت)، قاشیق (قاشق)، ارزان (ارزان)، صامین (صابون) و… داستان شهر ترساکند را شنیده اید؟
بله. این شهر ازجمله شهرهای آسیای مرکزی بود که از بین رفت.
نام این شهر از کلمه ایرانی «ترسا» به مفهوم مسیحی و کلمه سغدی «کنت» به وجود می آید. باستان شناسان می گویند که این شهر یک اقامتگاه بزرگ مسیحیان بوده و در محل بیشکک کنونی در دوره گسترش مسیحیت نستوری واقع بوده است. زمانی که لشکر تیمور به ترساکند حمله کرد، ساکنان آن طی ۴۰ روز مقاومت می کردند اما سرانجام این شهر به دست آنان مغلوب و از بین برده شد...
خوشحال هستم که بعد از استقلال جمهوری های آسیای مرکزی، زبان فارسی که زمانی زبان دین و علم برای مردمان این منطقه بوده و مجدداً در اینجا احیا می شود. خیلی از دانشگاه ها و مراکز فرهنگی قرقیزستان تلاش دارند عناصر فرهنگ ملی خویش را تقویت نمایند چونکه زبان فارسی و ایران شناسی جایگاه شایسته ای در این کشور دارند. برای مثال زبان فارسی از سال ۱۹۹۲ در دانشگاه علوم انسانی بیشکک تدریس می شود. این زبان در دانشگاه های قرقیزی-روسی اسلاویانی، دانشگاه بین الملل، دانشگاه دولتی اوش و هم در پنج مدرسه بیشکک بعنوان زبان دوم و یا اختیاری آموزش داده می شود.
لطفاً از فعالیتهای رایزنی فرهنگی بگویید. چه اقدامات و برنامه های مهمی طی سال های اخیر انجام شده است؟
ایران و قرقیزستان موافقت نامه برقراری و تنظیم روابط فرهنگی را منعقد کرده و در سال ۲۰۱۶ طی سفر رئیس جمهوری ایران به بیشکک برنامه کاری اجرای همکاریهای علمی-آموزشی میان دو کشور هم به امضا رسیده است. ولی رایزنی فرهنگی ایران در قرقیزستان چند سال پیش از آن یعنی در سال ۲۰۱۰ گشایش یافته و مدت ۱۰ سال است که در چارچوب رایزنی فرهنگی سفارت ایران تلاش داریم عظمت و غنای فرهنگ ایران زمین، دستاوردهای ادبی، هنری آن و ایران امروز و دستاوردهای آنرا برای مردم قرقیزستان معرفی نماییم. درباره پشتیبانی از رشته ایران شناسی و گسترش زبان فارسی در مدارس و دانشگاه های این کشور هم پیشتر صحبت کردم.
از میان ابتکارات و برنامه های موفقیت آمیز این رایزنی می توان برگزاری نمایشگاه های کتاب و صنایع دستی، هفته های فیلم، تبادل هیئت های فرهنگی و هنری دو کشور، سفرهای ارباب جراید و رسانه های گروهی قرقیز به ایران، همایش های علمی مشترک، ترجمه و انتشار آثار ایرانی به زبان های قرقیزی و روسی را یاد شده قرار داد. ما همکاریهای خوبی با کتابخانه ملی علی قول عثمانف، دانشگاه دولتی فرهنگ و هنر، موزه هنرهای تجسمی آیتیف، مرکز فرهنگی کودکان و نوجوانان سیتک و سایر مراکز فرهنگی قرقیزستان داریم. تابحال کتاب های شاهنامه فردوسی، گلستان سعدی، رباعیات خیام و دیگر کتاب های فارسی را ترجمه و منتشر نموده ایم. برخی فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی ایرانی هم با حمایت رایزنی فرهنگی به زبان قرقیزی دوبله شده است. بولتن تحلیلی الکترونیکی جامعه و فرهنگ قرقیزستان را هم به زبان فارسی منتشر می نماییم.
درباره مهم ترین برنامه های سالجاری تان هم بگویید؟
برنامه ها و فکرهای ابتکاری زیاد داریم. ازجمله برنامه ها و طرح های پیشبینی شده تأسیس مرکز گفت وگوهای فرهنگی ایران و آسیای مرکزی در بیشکک، برگزاری همایش بزرگداشت چنگیز آیتماتوف با حضور آیتماتوف شناسان قرقیز و ایرانی در تهران، تأسیس پل ادبی ایران و قرقیزستان بین شعرا و نویسندگان دو کشور، مشارکت در نمایشگاه ها، جشنواره ها و فستیوال های فرهنگی و هنری قرقیزستان مانند جشنواره صنایع دستی «اویمو»، شبی با کتاب در کتابخانه ملی و… است. همینطور در نظر داریم کتاب معرفی شعرای فارسی نوشته کوبانیچبیک باسیل بیک اف، خدمات متقابل اسلام و ایران اثر آیت الله مرتضی مطهری اندیشمند و اسلام شناس ایرانی و یک اثر با مبحث تصوف را ترجمه و منتشر نماییم.
تاکنون از کدام مناطق قرقیزستان دیدن کرده اید؟
در افتتاحیه بازی های جهانی عشایر در استان تالاس حضور داشته ام. چند بار به اوش سفر کرده ام و اخیراً هم در همین شهر هفته فیلم ایران را برگزار کردیم. به استان ایسیک کول هم سفر کرده ام. ان شاءالله در سال آینده بنا داریم برنامه هایی را در استان های ایسیک کول و تالاس در چارچوب روزهای فرهنگی ایران برگزار نماییم.
فعالیت رایزنی فرهنگی در سال های قبل عمدتاً در بیشکک متمرکز بود، حالا برنامه هایی برای فعالیت در سایر استان ها و شهرهای قرقیزستان هم تدارک دیده ایم… برای من منطقه جنوب کشور جالب به نظر آمد. بار اول در روزهای ماه مبارک رمضان در افطاری های خیرخواهانه برای نیازمندان آن منطقه مشارکت داشته ایم. به نظر من مردم جنوب قرقیزستان در مقایسه با سایر مناطق پایبندی بیشتری به دین و مذهب دارند. همان گونه که زائر بیک ارگشوف رئیس کمیسیون دولتی ادیان قرقیزستان طی دیدارمان گفت درگذشته عرفان و تصوف در جنوب قرقیزستان رواج داشته است. وی اعتقاد دارد که تصوف امروز هم می تواند نقشی اساسی در جلوگیری از افراط گرایی داشته باشد. این مورد بسیار جالب و نیاز مبرم روز است. بنظرم لازم و ضروریست که محققان و کارشناسان قرقیزستان به تحقیق و مطالعه در این مورد مهم همت گمارند.
نزدیک یک سال است که در قرقیزستان زندگی می کنید. از کدام رفتارها، قواعد عرفی یا چگونگی بودوباش مردم قرقیزستان متعجب و ناراضی هستید؟
احساس می کنم رانندگان قرقیز صبر و حوصله کافی در هنگام رانندگی ندارند، اگر احیاناً ماشین را درست پارک نکنی یا از جای نادرست رد بشوی فوراً بوق می زنند. البته این اتفاق در ایران هم می افتد. راستش را بخواهید چه بسا رانندگان اینجا در مقایسه با ایرانی ها نظم و انضباط بیشتری در هنگام رانندگی دارند؛ اما اگر ترافیک تهران به اینجا می آمد آن وقت چه کار می کردند؟ بعلاوه در قرقیزستان تابلوهای با نامهای خیابان ها خیلی کم است یا اینکه بسیار ریز نوشته شده اند.
در مقایسه با تهران، بیشکک از نظر زندگی تا چه اندازه مناسب است؟
به عنوان ساکن تهران با جمعیت ۱۲ میلیون نفری و ترافیک سنگین، بیشکک شهری آرام و راحت به نظر می آید. باید در تهران زندگی کرده باشید تا این مساله را درک کنید. در تهران حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت را برای رسیدن به محل کار و برعکس صرف می نماییم و در اینجا ظرف این وقت می توانیم تمام شهر را بگردیم. بیشکک مردم مهربان و شهر خوبی دارد، اما در ماه های اخیر آلودگی شدید هوا دیده می شود. جالب این است زمانی که میزان آلودگی در تهران از شاخص معینی بالا رود، مدارس و بعضاً ادارات تعطیل می شوند ولی اینجا این گونه نیست… بلوار ارکیندیک را خیلی دوست دارم، فضا و محیط خاص آن را. در یادداشت هایم زیاد به این بلوار اشاره کرده ام.
نمی خواستم وارد سیاست بشوم اما نمی توان از این مورد گذشت. می دانیم که تهران برنامه های هسته ای خویش را بعد از خروج یک جانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریم های سخت گیرانه تر ضد ایران احیا کرده است. آیا شانس امضا توافقنامه جدید وجود دارد؟
این سوال خارج از صلاحیت بنده است اما اگر نظر شخصی را بدانید، باید بگویم که توافق برجام می توانست روشن ترین نمونه رعایت توافقات بین المللی و حل سایر بحران ها به روش دیپلماتیک و صلح آمیز باشد. شروط ایران در مورد برجام کاملاً مشخص است و از جانب مسؤلان ذیربط کشورمان بارها اعلام شده و آن برداشتن تحریم های بانکی و نفتی است.
در سال های اخیر شاهد انبوهی از سیاه نمایی ها ضد ایران و اتهامات بی اساس بوده ایم. این در حالیست که ایران خود یکی از قربانیان اصلی اقدامات تروریستی بوده است. یکی از اهداف رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی معرفی واقعی و درست ایران امروز و دستاوردهای آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینه های علمی، فرهنگی، هنری، آموزشی، پزشکی و… است. ایران کشوری است که کوشش برای برقراری پل ها بین ملت ها دارد نه برای تخریب آن. فکر می کنم کسی که حداقل یک مرتبه به ایران سفر کرده کاملاً به این عقیده و باور رسیده است.
پینوشت ها
۱. کارخانه ذوب آهن اصفهان بزرگ ترین واحد صنعتی ایران است که در سال های ۱۹۷۰-۱۹۶۰ میلادی راه اندازی شد. آن سال ها، دوره توسعه فعال روابط اقتصادی، تجاری و فرهنگی ایران و اتحاد شوروی بود. در همین دوره با کمک متخصصان شوروی کارخانه ماشین سازی اراک، کارخانه تراکتورسازی تبریز، خط لوله گاز فرامرزی ایران و هم واحد سازه های هیدرولیکارس در مرز آذربایجان شوروی راه اندازی شد.
در دوره ای کوتاه سهم اتحاد شوروی در حجم مبادلات ایران دو برابر شده و به ۱۰، ۴ درصد رسیده بود. قرارداد راه اندازی کارخانه ذوب آهن در ۴۵ کیلومتری جنوب غرب اصفهان در سال ۱۹۶۴ میلادی به امضا رسید. عملیات ساخت در سال ۱۹۶۷ آغاز و قالب آن در سال ۱۹۷۹ به بهره برداری رسید. آن سال بود که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید. حدود ۳ هزار متخصص شوروی در راه اندازی کارخانه ذوب آهن اصفهان مشارکت داشته اند. الکساندر سادوونیکوف سفیر وقت روسیه در ایران در سال ۲۰۰۶ ضمن بازدید از این کارخانه، آنرا پایه و اساس روابط دوستانه روسیه و ایران عنوان نمود.
۲. کودتای ۱۹۹۱ تلاش برخی اعضای دولت اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای اطلاعاتی و نظامی برای تصاحب قدرت از دست رئیس جمهور این کشور میخائیل گورباچف بود که در نهایت شکست خورد و از عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود.

1399/02/07
13:10:20
5.0 / 5
3175
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۳
پرسی بلاگ