كاظمی در گزارش پرسی بلاگ مطرح كرد؛
جای خالی ادبیات گمانه زن در بازار نشر، فروش رمان ژانری بیشتر است
پرسی بلاگ: ضحی كاظمی ضمن اشاره بجای خالی آثار ادبیات گمانه زن در بازار نشر كشور معتقد می باشد این گونه كتاب ها فروش بیشتری نسبت به دیگر آثار بدنه ادبیات كشور دارند.
ضحی كاظمی داستان نویس در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره رمان جدید خود كه یك ماه پیش با عنوان «باران زاد» انتشار یافته، اظهار داشت: «باران زاد» یك رمان در زیرژانر پساآخرالزمانی است و زمان شكل گیری اتفاقاتش مربوط به آینده ای دور است، سیصد سال بعد از آن كه كره زمین زیر آب رفته است. بعد از اتفاقات آخرالزمانی كه در كتاب به آنها اشاره شده، انسان هایی هستند كه در دنیای جدید متفاوت، جامعه ای را ایجاد كرده و در آن زندگی می كنند. در نتیجه ساختارهایی در این جامعه انسانی شكل گرفته است. این كلیت فضای داستان این رمان است.
وی اضافه كرد: وقتی می گوییم یك رمان، آخرالزمانی است یعنی اتفاقی ویران كننده در آن رخ داده و یكی از نكات مهم در پیش برد قصه و اتفاقاتش این است كه چقدر از آن فاجعه آخرالزمانی فاصله گرفته شده و شخصیت های داستان چقدر توانسته اند جامعه شان را بازسازی كنند.
این داستان نویس در پاسخ به این نكته كه عنوان «رمان آخرالزمانی» به واسطه مفهوم نهفته در آن، عبارتی متناقض است؛ چون بعد از رخداد آخرالزمانی، زمان به انتها خواهد رسید، اظهار داشت: بله، دقیقا. اما در داستان، حادثه آخرالزمانی امكان دارد بازمانده هایی هم داشته باشد. افرادی هم كه من در قصه ام وارد كرده ام، بازمانده هستند. حالا امكان دارد فاصله شان با آن اتفاق آخرالزمانی زیاد یا كم باشد. اگر این فاصله كم باشد معمولا به تأثیرات اتفاق ویران كننده می پردازند و نحوه و كوشش برای بقا در آن دوران. اما اگر فاصله زیاد باشد یعنی باید به آینده دورتری برویم قصه ی دیگری خواهیم داشت مثل «باران زاد» كه در آن نخستین بازمانده ها و نسل های بعدی مد نظر بوده اند.
كاظمی درباره این كه آیا داستانش فراملیتی و در یك ناكجا آباد رخ می دهد یا خیر، اظهار داشت: این گونه نیست كه شخصیت های «باران زاد» ملیت نداشته باشند. اتفاقا ایرانی هستند و شما بعنوان مخاطب باید ایرانِ ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال بعد را تصور كنید. فكر كنید كل ایران زیر آب رفته و موقعیت جغرافیایی داستان، جزیره هایی است كه سر از آب بیرون دارند و همین طور كشتی هایی كه باقی مانده اند. با چنین پیش فرضی، حالا فرهنگ افرادی كه مقرر است در این جغرافیا زندگی كنند، مهم می باشد. مهم از این جهت كه چه قدر الهام گرفته از فرهنگ امروز ماست و در كل، چنین مواردی.
مولف رمان «خاك آدم پوش» همین طور در پاسخ به این پرسش كه آیا حركتش به سمت رمان گمانه زن و آخرالزمانی جای خالی این ژانر در فضای نشر كشور است، اظهار داشت: جالی خالی اش كه وجود دارد. ما نویسنده ای كه به صورت حرفه ای، رمان علمی تخیلی و فانتزی بنویسد، نداشتیم و هنوز هم كم داریم. در گروه سنی كتاب های كودك و نوجوان البته نویسندگانی داریم كه فانتزی و فانتزی-تایخی می نویسند و پرفروش هم هستند. از جانب دیگر، می بینیم آثار ترجمه ای كه در این زمینه نوشته شده اند، طرفداران زیادی در كشورمان دارند. اما این كه چرا من به سمت این ژانر رفتم، به سبب علاقه شدیدی است كه از سال های كودكی به این ژانر داشتم. حتی پایان نامه كارشناسی ارشدم در رشته ادبیات انگلیسی را هم، درباره ادبیات علمی تخیلی نوشتم. وقتی وارد كار نوشتن شدم، به مرور نوشته هایم به سمت سورئال تر شدن رفتند. در نتیجه به خودم گفتم چرا در ژانری كه به آن علاقه دارم، قلم نمی زنم؟
وی در ادامه اظهار داشت: ابتدا، خیلی می ترسیدم. چون از واكنش مردم خبر نداشتم. دلیلش هم این بود كه قبل تر كسی این مسیر را نرفته بود. اما خب، واكنش ها خوب بود و من كه كاررا ادامه دادم، دیدم چند نفر دیگر هم دارند در این زمینه قلم می زنند. در نخستین دوره جایزه گمانه زن نوفه هم كه سال قبل برگزار شد، از رمان «كاج زدگی» تقدیر گردید. این جایزه موجب شد توجه ها به این مساله جلب شود كه چند ناشر ایرانی دارند روی آثار تالیفی نویسندگان و مشخصا ادبیات گمانه زن كار می كنند. فروش چنین آثاری بطور نسبی، بیشتر از آثار تالیفی جریان اصلی ادبیات داستانی است. البته این ژانر كارش را تازه آغاز نموده اما در یك مقایسه كلی، فروش كتاب های ژانری در كشورمان خوب است. حداقل درباره كتاب های خودم این وضعیت را دیده ام و باقی نویسندگان را هم راضی دیده ام.
كاظمی درباره چاپ نسخه انگلیسی رمان «باران زاد» در انگلستان و چگونگی ترجمه این اثر اظهار داشت: ترجمه انگلیسی این كتاب را خودم انجام دادم. سازوكار انتشار كتاب در خارج خیلی پیچیده است و باید حتما بوسیله ایجنت ها به سمت ناشران رفت. ساز و كار چاپ كتاب ترجمه هم با تالیفی بسیار متفاوت است. راستش قبل از این كه «باران زاد» را در ایران به ناشر بسپارم، آنرا به ناشر انگلیسی سپرده بودم. ترجمه اش و سپردنش به ناشر هم كار بسیار سختی بود. البته چون كتاب، یك اثر تالیفی به انگلیسی محسوب می شد، توانستم با برخی از ناشرهایی كه بدون ایجنت هم كتاب می پذیرند و البته تعدادشان هم زیاد نبود، وارد مذاكره بشوم و كار را برایشان بفرستم. در نتیجه یكی از ناشران كار را پذیرفت. وقتی قرارداد چاپ كتاب را با این ناشر امضا كردم، مساله كپی رایت را برای چاپ كتاب در ایران خارج كردم تا بتوانم با هر ناشری كه خواستم، همكاری كنم. در نتیجه كتاب را به انتشارات كتابسرای تندیس سپردم كه كار را زودتر از زمان بندی مورد نظر چاپ كرد. ناشر انگلیسی طبق قرارداد باید كتاب را بین ۹ ماه تا یك سال چاپ كند، اما به نظرم می رسد امكان دارد كمی طولانی تر شود. بنا بود ابتدا نسخه انگلیسی كتاب چاپ شود و بعد نسخه فارسی اش كه عكس این اتفاق رخ داد.
منبع: پرسی بلاگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب