یادداشت مهمان، احمد بابایی، شاعر آئینی

شیعه اربعین دنبال جنگ نیست، به دنبال انقلاب است

شیعه اربعین دنبال جنگ نیست، به دنبال انقلاب است

پرسی بلاگ: شیعه اربعین كه به مفهوم مقدس درد دین رسیده، هیچگاه دنبال جنگ جهانی نیست و با وعده صلح جهانی هم كسی را فریب نمی دهد؛ شیعه اربعین، به دنبال انقلاب جهانی در اندیشه ها و انگیزه هاست.


خبرگزاری مهر- سرویس فرهنگ: شاعر است، ولی وقتی حرف از آرمان و ارزش های انسانی و دینی در بین باشد، به معنای واقعی می خروشد؛ او از دسته هنرمندان و شاعرانی كه در یك فضای «میان مایه» فاصله خویش را با جدیت اندیشه ورزانه درباره حیات جمعی، سیاست و از این طریق حقیقت حفظ یا زیاد كرده اند، فرسنگ ها جداست و بیشتر از آنكه دغدغه اش، نفسِ شعر یا هنر برای هنر باشد، دغدغه انسان اجتماعی، سیاسی شیعه را دارد و از كنش های ادبی اش هم مستفاد می گردد كه فهمیده این دغدغه را نمی توان در یك فضای هنریِ زدوده شده از سیاست پیش ببرد. از «احمد بابایی» حرف می زنم كه نوشته ها و اشعارش – كه عموما اشعاری مذهبی هستند - مملو از شوری سیاسی و حماسی است. وی در ساحت شاعری هیچگاه خویش را محدود به مطالعات و پژوهش های صرفا ادبی و هنری نكرده، بلكه در ساحت انسانی كه با شعر همراه شده، مطالعات جدی در حوزه های فلسفه، تاریخ و سیاست دارد و هرگاه از «شعر شیعی» سخن می گوید، معنایی از شعر را مد نظر دارد كه عمیقا با حقیقت و سیاست و از این طریق «عدالت طلبی» و «انقلابی گری» عجین شده و چون تیغی كج، راست بر سر خیل كج اندیشان فریب كار و عاملان تحمیق و تبعیض فرود می آید. در نوشته پیش رو، كه بابایی آنرا برای انتشار به مهر سپرده از اربعین و راه پیمایان آن می گوید، از گذشته و فرارو گفته و كلیدواژه او «ظلم ستیزی» و «انقلاب جهانی» است. متن كامل یادداشت احمد بابایی در ادامه می آید: یك پدیده اربعین، در ظاهر، یك آیین عاطفی و در باطن، یك «شبكه سازی غیر قابل مهار» است؛ پدیده ای كه عملكردهای جزیره ایِ شیعیان دنیا را به یك «نرم افزار وحدت بخش» و یك «سازمان رفتاری جامع» تبدیل می كند. پدیده اربعین را باید تغییر فاز بزرگ سلوك شیعی دانست، تغییری كه به شدت، «ظهورگرا» و «آخرالزمانی» است... چه با تحلیل های آبكی و تطبیق های مضحك سامانه های تبلیغی ما، این تغییرهای استراتژیك، به مرز ابتذال كشیده شود، چه با چشم پوشی رسانه های شرك آلود و تجاهل ویترین های صهیونیستی، این تغییرهای شفاف و نورانی، ندیده گرفته شود. دو در اقیانوس ناآرام فرقه گرایی و محیط شدیداً ناامن خاورمیانه، «پدیده امنیت سازِ» اربعین، واقعیتی صلح طلبانه و ماهیتی ضد جنگ است. كدام قدرت آگاه و تدبیر نافذی «آموزش»، «سازماندهی» و «هدایت» این پدیده را به عهده دارد!؟ این سوال بی پاسخ، تخمین آینده اربعین را برای دوست و دشمن، ناممكن كرده است. عاطفه ورزی عجیب و غریب زائران سیدالشهدا ضد السلام در این سفر شكوهمند، مبحث ساده و پیش پاافتاده ای نیست. آن هم در دوره اختناق اطلاعات و بن بست تفكر! سه «یك اربعین» است و «یك» مقصد و «یك» مقصود و «یك» روش و «یك» شعار و «یك» مسیر و... اربعین است و نمایش این «یك»ها در كنار آن همه تلوّن سلایق و تنوّع فرهنگ ها و تفاوت زبان ها و رنگ ها و نژادها و... اربعین، به وضوح در حال بروز توانایی های وسیع و عمیق مكتب شیعه است. توانایی مكتبی زنده و پویا در تغییر و ارتقاء «اندیشه»ها و «انگیزه»ها... تغییر و ارتقاء اندیشه ها و انگیزه ها در اربعین با دو سازوكار ارجمند انجام می گیرد: «تمركز جمعی به یك خونِ بر زمین مانده» و «بالا بردن اعتماد به نفس شیعیان حسین(ع)، این غریبان دلشكسته عالم». پدیده اربعین، نمایش ساده و همه فهم «امت سازی» و «نیاز به امام» است. چهار «سبك زندگی» اربعینی ها در عین تعلق ویژه به سنت های قومی و مناسك تقویمی شیعی، شدیداً با نوآوری های خلاقانه و «به روزرسانی»های خیره كننده همراه می باشد. در این «سبك زندگی» در مدت زمانی معلوم و محدود، زندگی بر پایه محبت به «امام» تجربه می گردد. در این سبك زندگی با یك آیین پرشور مواجهیم كه بسیار انرژیك، اكتیو، پرهیجان، پرنشاط و برانگیزاننده است، هم از جهات «كمّی» و هم از جهات «كیفی»، هم از لحاظ «عمق» و هم از لحاظ «وسعت». پنج تبدیل «مصائب عظیمِ» كربلا و «اعظم مصائب» به «انرژی فعال و جهت دار و هدفمند»، هنری است كه در اربعین، شاهد آن هستیم. پدیده اربعین، به دنبال اعتلای روحی شیعیان است. اعتلایی كه ناگزیر از «مرثیه برای شهدا» آغاز می گردد و به «رجزخوانی های شهادت طلبانه» منجر می شود! مبارك ترین ثمره اربعین، تبدیل «مرثیه» به «رجز» است. اربعین یعنی عاقبت قطره قطره اشك برای مظلوم، سیلِ سیلی به چهره كریه ظلم و ظالم است. دغدغه عاشقانه حسینی ها در طول دو تا سه ماه، محملی برای «سرایت عاطفه مظلوم نوازی و ظالم ستیزی» است. پدیده اربعین، با دم عیسوی روضه های خانگی و گعده های مرثیه خوانی و جزایر عشق بازی آغاز می گردد و در یك الگوی جامع، به دنبال «احیاء اموات» است، یعنی «هدایت جهانی»، یعنی «اضطرار اهل دنیا به ولایت و امامت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه» شش غربت سیدالشهدا(ع) عامل وحدت غریبان دنیاست. «عادت زدایی» و شكستن چارچوب های «عادت زدگی»، خاصیت خون تمام شهداست، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل، خون سیدالشهدا ضد السلام چه خاصیتی دارد... هفت برخی اندیشمندان معتقدند طلوع خورشید هدایت، نه از «مشرق» كه از «مغرب» آغاز می شود! درست برعكس خورشید منظومه شمسی! در عالم معارف، آفتاب هدایت از همان جایگاه سر بر خواهد كشید كه در آنجا سر به زمین گذاشته... به تعبیر شمس تبریزی: «اماره، همان مطمئنه است». به نظر می آید گره ظهور، در كربلا باز می گردد... درست همان جا كه خواستند تمام حقیقت را ذبح كنند، درست همان جا كه گودال، دریای خون خدا شد... پدیده اربعین، باران عاطفه و نشاط و محبت و اشك و امیدواری است، آن هم زیر بمباران افسردگی ها و یأس و حماقت ها... مردم اربعینی، فطرتاً بازگشت «منجی» را نزدیك می دانند، «وَلَو كَرِهَ الصّهیونیسم!» اربعینی ها به فراست ایمانی، حدس می زنند «خورشید هدایت» از «قتلگاه» طلوع خواهد نمود. هشت پدیده اربعین، هر جور نگاه نماییم، «معجزه» است! نرم افزار ولایت و سازوكار توحید، در «بازتولید هر ساله نهضت حسین(ع)»، با دو ابزار، قلب ها و عقل ها را به سفره «شهادت طلبی» فرا می خوانَد: نخست، «به جوش و هیجان واداشتن سوالات فطری» و دوم «ایجاد فرصت تفكر و یافتن پاسخ ها در خود». «شهادت طلبی» در مكتب شیعه، همان «یاری بر مبنای آگاهی» است. نُه كربلای اربعین، همان كربلای عاشوراست. اما با این فرق، كه در «كربلای عاشورا»، همه عاطفه ها ضد «امام» خرج شد و در «كربلای اربعین» همه عواطف، خرج «امام» می گردد... در «كربلای عاشورا» هیجان های مقطعی، كمر دین را شكست و در «كربلای اربعین» هیجان های منطقی، پشتگرمی دین می گردد... در «كربلای عاشورا»، به نام «دین»، سرِ دین را بریدند و در «كربلای اربعین»، زینب كبری علیها السلام «درد دین» را به اهل «دین» برگرداند... چقدر فرق است بین «دین» داشتن و «درد دین» داشتن! چقدر دیندارها كه از سر بی دردی، راضی نیستند لحظه ای دردسر دفاع از دین را به جان بخرند و مبتلا به عافیت طلبیِ صهیونیستی و روشنفكری ظلم گستر و ظالم پرور می شوند... پدیده اربعین، كیمیاگری زینب كبراست برای زنده كردن «درد دین». ده شیعه ای كه به بركت اربعین، به «درد دین» رسیده است، در اصل، از آفت «هیجان های مقطعی» به اعتلای «هیجان منطقی» قدم گذاشته است. شیعه ای كه به بركت اربعین، از نام دین به «درد دین» دست یافته، دیگر راضی به «بی دردی» نیست. اربعین، تمرین «درد» است. «كربلای عاشورا» یادمان می دهد «دیندار بی درد»، یك دیندار سطحی، قلابی، تقلبی، گلخانه ای، مجازی، منفعل، راحت طلب، تن پرور، لاف زن، شارلاتان و بی فایده است! «كربلای اربعین» به ما می آموزد «شیعه دردمند»، شیعه ای مجاهد، صبور، مقاوم، فعال، امت گرا، بانشاط و سرزنده است... یازده شیعه ای كه با اربعین به مفهوم مقدس «درد دین» رسیده است، در راه «هدایت جهانی» و «ظهور»، هیچگاه دنبال «جنگ جهانی» نیست. مكتب شیعه، هیچگاه با وعده «صلح جهانی» كسی را فریب نمی دهد. شیعه اربعینی، به دنبال «انقلاب جهانی» است نه صلح جهانی و نه جنگ جهانی... یعنی تغیر و ارتقاء اندیشه ها و انگیزه ها... «انقلاب جهانی» یعنی حركت به سمت «یاری امام زمان(عج)»... نه حركتی كه مانند اهل كوفه، بر مبنای هیجان مقطعی بوده، بلكه درست شبیه «شیعیان زینبیِ(س) اربعینیِ انقلابی»، شیعیانی كه مقرر است هیچگاه «بی وفا» نباشند! دوازده شكل مبارزه در آینده دنیا را شیعیان اربعینی تعیین می كنند. آینده دنیا را اگر از چشم «كربلای اربعین» نگاه كنی، گواهی می دهی كه همگان در دوراهی تاریخی هستند، دوراهی تعیین كننده آخرالزمانی: یا «جنگ جهانی» یا «انقلاب جهانی»!

1397/08/07
14:09:11
5.0 / 5
4993
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۴
پرسی بلاگ