مسعود دیانی:

نویسندگانی كه از پیشرفت و توان ایرانی ها بنویسند طرد می شوند

نویسندگانی كه از پیشرفت و توان ایرانی ها بنویسند طرد می شوند

پرسی بلاگ: اگر نویسنده ­ای بخشی از پیشرفت ایرانی ها را در هر حوزه ­ای بنویسد، آن نویسنده ابتدا از سمت دوستان خودش طرد می ­شود، پس از سمت دستگاه­ های مسئول در جامعه و پس از طرف مردم.



به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر جلسه داوری کتاب های حوزه حکمرانی اولین جایزه کتاب روایت پیشرفت با حضور مصطفی زمانیان، پژهشگر حوزه سیاستگذاری و رئیس پژوهشکده آیندگان، مسعود دیانی، کارشناس برنامه سوره شبکه ۴ سیما، حسین قرایی، فعال فرهنگی و کارشناس حوزه تاریخ شفاهی و محمد نمازی دبیر علمی جایزه برگزار گردید. در این نشست داوران درباره ایده روایت پیشرفت و کتاب هایی که در این بخش داوری شدند گفت و گو کردند. کتابهای راه یافته به مرحله داوری نهایی بخش حکمرانی این جایزه عبارتند از: ۱- محرمانه های اقتصاد ایران ۲- رسم جهاد ۳- الف تا ی ۴- راه سوم ۵- زنده باد جهاد ۶- بزرگ مریخی کوچک ونوسی ۷- خروج از خیابان سئول ۸- نماینده تام الاختیار ۹- یک روایت معتبر درباره همه پرسی جمهوری اسلامی *جامعه منتظر شنیدن روایت پیشرفت نیست
مسعود دیانی پژوهشگر حوزه روایت و دین پژوهی اظهار داشت: اصولاً در فضای امروز کشور ما خلق روایت پیشرفت شدنی نیست. اگر کسی پیشرفت را روایت کند یا روایت پیشرفت بنویسد، ایثار بزرگی کرده است. چون جامعه منتظر شنیدن روایت پیشرفت نیست و در این اتفاق هم همه موثرند. بر مبنای پژوهشی که در چند سال گذشته درباره ادبیات داستانی کشور داشته ام، می گویم: اگر نویسنده ای بخشی از پیشرفت ایرانی ها یا توانایی ایرانی ها را در هر حوزه ای بنویسد، آن نویسنده ابتدا از سمت دوستان خودش طرد می شود، پس از سمت دستگاههای مسئول در جامعه و پس از طرف مردم! ما حتی از پر افتخارترین وقایعی که داشته ایم نمی توانیم روایت نماییم، چون نمی خواهیم و نمی گذاریم!
وی افزود: حتی در همین حوزه هنری که این جلسه برگزار می شود، آثاری که از آنها بیرون می آید، دیگر روایت پیشرفت نمی بینیم، روایت نِق می بینیم. حتی در حوزه دفاع مقدس، دیگر کتاب ها حرفی از پیشرفت نمی زنند، تقریباً همه معتقدند که ما در جنگ اشتباه کردیم! حتی اگر تعارفات را کنار بگذارند یا منتقدان به شکل جدی با آنها صحبت کنند، برخی معتقدند ما در انقلاب هم اشتباه کردیم! ما پس از اشتباه هم اشتباه کردیم! ما در همه چیز اشتباه کردیم! جناح های سیاسی هم به هم می گویند در این سال ها جز خوردن و بردن و اختلاس و ضعف مدیریتی و آنچه جناح ها در روزهای انتخابات به هم منتسب می کنند، چیزی نداریم.
دیانی در ادامه اظهار داشت: از طرفی هم هجمه ها ضد انقلاب ها را داریم. آنها با شعار کاری ندارند؛ روایت را هدف گرفته اند. آنها تلاش می کنند پرافتخارترین کارهای انقلاب اسلامی را هم به نقطه ضعف تبدیل کنند؛ مثل اتفاقی که امروز در مورد واکسن، درحال رخ دادن است. این اتفاقی است که در ایران درحال رخ دادن است. حتی اگر کسی در یک حوزه کوچک مانند زندگی خانوادگی، مسیر شغلی و مانند اینها بگوید راه را درست رفتم و شد و توانستم! این حرف ها دیده نمی شوند. حتی در بعضی کتاب هایی که در این همین جایزه مورد توجه داوران قرار گرفته اند هم به علت نقدهایی که در آن داستان نسبت به یک حرکت در کشور بیان شده، مقبول واقع شده اند!
*فضا برای نوشتن روایت پیشرفت مناسب نیست
پژوهشگر حوزه روایت و دین پژوهی در ادامه تصریح کرد: مسئله دیگر این است که این کتاب ها را چه کسی می خواند! ما در ایران مدیریت هایی بسیار قوی داشتیم. حتی زمانی دغدغه راهبر انقلاب هم بود، تعبیر ایشان این بود که هر دو جناح با تضعیف مدیریت به نظام خیانت می کنند. ولی اگر گفته شود، در فلان بخش کشور دستاورد، شگفتی یا پیشرفت داشته ایم؛ کسی به آن توجه نمی نماید. در جامعه ما هنوز کتاب هوندا؛ داستانی از کامیابی مدیریت ژاپنی در آمریکا رابرت شوک خوانده می شود؛ این همه خلاقیت در جنگ و پس از آن انجام شد؛ ولی روایتی از آنها برای خوانده شدن وجود ندارد. فضا برای نوشتن روایت پیشرفت مناسب نمی باشد. تمام توان عده ای در داخل و دشمنان خارجی این است که القا کنند که ایرانی از سال ۱۳۵۷ به بعد اشتباه کرده است. در چنین فضایی خلق آثار روایت پیشرفت جای دست مریزاد دارد. ولی تا چیزهایی تغییر نکند، نمی توان به این حرکت امید داشت.
دیانی هم چنین ضمن اشاره به سیاست گذاری فرهنگی کشور اظهار داشت: در این سال ها خیلی از آثاری که در جایزه جلال که جایزه بزرگ ما در حوزه ادبی است جایزه گرفته اند، ضد ایران و ضد پیشرفت و ضد اعتماد به نفس ملی هستند. اگر در کتابی از موفقیت یک فرمانده در دفاع مقدس گفته می شود، آن فرمانده باید فقط و فقط شهید باشد. و عده ای هم معتقدند خیلی از شهدا در اثر اشتباهات فرماندهان جنگ به شهادت رسیده اند؛ اگر چنین حرف هایی در اثری نباشد؛ خوانده نمی شود! باید ضعف خودی و ناامیدی را گفت و گرنه کار دیده نمی گردد. این چالشی است که اگر این انجمن می خواهد در عرصه روایت پیشرفت کاری جدی بکند، باید فکری برایش داشته باشد. با عنایت به این که فضا برای نوشتن روایت پیشرفت مناسب نمی باشد، نویسنده های آثار این حوزه یا نویسنده محفلی می شوند، و از فضای کلی ادبیات و هنر کشور بیرون می مانند و به آنها وصله تبلیغات چی چسبانده می شود و بعد در جامعه خوانده نخواهد شد. باید برای خوانده شدن این آثار فکری کرد و کار به شکلی پیش نرود که نویسنده اثر متهم شود که کار روابط عمومی یک نهاد دولتی را انجام داده است.
*کتاب هایی که گزارش کار دادند
دیانی از آثار داوری شده انتقاد نمود و اظهار داشت: اغلب آثاری که از سوی گروه انتخاب آثار در اختیار ما قرار گرفت خصوصیت های روایت را نداشتند، خیلی از این آثار ماقبل داوری بودند. اگر دوستان واژه روایت را به درست برگزیده باشند، برخی از آثار روایت نبوده و شبیه بولتن گزارشی یا گزارش کار بودند، گزارش کارهایی که خصوصیت روایت را نداشند. روایتی که مبتنی بر تجربه و دارای فراز باشد. تجربه فردی یا تجربه یک جمع هویت یافته، الگو داشته باشد، و به مثابه یک متن ادبی نوشته شده باشد. به نظر می آید برخی کتاب ها اصلاً به نیست کتاب شدن، نگاشته نشده و بعداً کتاب شده اند. در میان کتاب ها فقط یک کتاب به نظر من می توانست مخاطب را جذب نماید که تجربه یک مدیر را از روزهای آغاز انقلاب تا دوره های مختلف مسئولیت بیان کرده بود. آثاری هم خصوصیت ادبی یا مبتنی بر تجربه بودن را داشتند. این سطح آثار، این را به ما یادآوری می کند که لزوماً هر کسی که در حوزه خودش متخصص است، متخصص روایت آن حوزه نیست. بعضی از آثار به این علت ضعیفند که نویسنده ها کار غیر تخصصی خودشان را انجام داده اند. اگر احتیاج به روایت پیشرفت کشور داریم و می خواهیم این روایت به کار ما و آیندگان بیاید، باید از متخصصین روایت استفاده نماییم. گرچه خیلی هم متخصص روایت و تاریخ شفاهی در کشور نداریم، و نقدهایی به آثار آنها هم وارد است، ولی لازم است برای روایت حکمرانی در کشور ما این متخصصان روایت همراه شوند، و این تجربه ها را به گونه مناسبی به رشته تحریر درآورند.
دیانی اضافه کرد: اگر این جایزه بخواهد در سال های بعد حرفی برای گفتن داشته باشد، باید به حوزه آموزش توجه ویژه ای داشته باشد. آموزش دو طرفه، هم برای نهادهای و سازمانها که نسبت به نیاز و ملاحظات نویسندگان توجیه شوند و درک کنند که نویسندگان روابط عمومی آنها نیستند، قرار نیست فقط جنبه های مثبت کار آنها را گزارش کنند و هم نویسندگان ما با جنبه های مختلف پیشرفت اجرا شوند. گاهی نویسندگان ما این مشکل را دارند که درک درستی از مقوله پیشرفت نداشتند و نمی توانند نقاط برجستهای که در تاریخ ما هست را به خوبی روایت کنند.
حجت الاسلام دیانی در پاسخ به این سؤال که روایت از نظر شما چیست اظهار داشت: روایت یعنی قصه گفتن. دو پرسش اصلی داریم. چه اتفاقی افتاد؟ چگونه اتفاق افتاد؟ روایت در مورد چگونه اتفاق افتادن است. قرار نیست بگوییم ما در کجا ایستاده ایم. باید بتوانیم قصه بگوییم از روزی که چیزی نداشتیم تا روی که به موفقیتی در یک عرصه رسیده ایم. تعریف کردن چگونگی یک اتفاق مهم می باشد.
دیانی به اشاره به کتاب برتر از نظر خودش گفت، خصوصیت این اثر این بود که ما را باخودش همدل و همراه می کرد و حس همزاد پنداری با شخصیت کتاب را در انسان ایجاد می کرد. روایت باید بتواند چیزی را یاد بدهد. همه پس از شنیدن صحبتهای مقام معظم رهبری از ضرورت بیاثر کردن تحریم ها حرف می زنند. اما چگونه باید تحریم را بی اثر کرد؟ اگر کسی قصه چگونگی بیاثر کردن تحریم را بگوید اثرگذار می باشد، آن هم قصه ای که در سطح نماند و با لایه های انسانی گره بخورد. هر کس در زندگی خودش با موانع مختلفی برای پیشرفت مواجه می باشد، با خواندن یک روایت باید بتواند فرد صاحب تجربه، در لایه های مختلف چگونه از سد این موانع گذشته است. دانشمند یا نخبه ما چگونه با موانع در زندگی خانوادگی در اقتصاد در عواطف شخصی خودشان داشته اند، اگر مقرر است یک تجربه برای جوانی که مقرر است راه را ادامه دهد، باید این خرده روایت هایی که پایش روی زمین است، گفته شود. چیزهایی که با زندگی مردم گره می خورد.
این پژوهشگر حوزه روایت اضافه کرد: کتاب ها باید بتوانند ما را به لایه های زیرین اتفاقات ببرند. در خیلی از روایت ها فقط به چهره های سیاسی پرداخته شده است. گرچه یک روایت خوب می تواند چگونگی شکل گیری یک دیدگاه در یک شخصیت سیاسی را هم بیان کند، ولی اگر صرفا موضع گیری چهره ها بیان شود، روایت نیست.
اینکه نویسنده متخصص باشد یا نه، خیلی مهم نیست؛ ولی باید یک خصوصیت دیگری داشته باشد که آن خصوصیت یک دستاوردی برای دیگران داشته باشد. به نظر من آقای هاشمی رفسنجانی در میان هم عصران خود بعنوان یک نویسنده یا پژوهشگر ویژه به حساب نمی آمده، ولی تمام تاریخ معاصر ما متأثر از یادداشت های ایشان است؛ این به خاطر استمراری است که ایشان در این کار داشته است. همه ما در زمینی که ایشان تعریف کرده اند بازی می کنیم؛ می توانیم روایتی را که ایشان از یک واقعه بیان کرده، بپذیریم و یا رد نماییم. به نظر من بیشتر کتاب هایی که داوری کردیم، اگر به صورت یادداشت های روزانه یک مدیر نوشته شده بودند؛ اثربخشی بیشتری داشتند. ولی وقتی تبدیل به گزارش کار یا بولتن تبدیل می شود برای هیچ کس قابل استفاده نیست.
به نظر من ادبیات یا زبان، سس اضافه یک اثر نیستند که مثلاً بگوییم یک اثر وجود دارد و بخواهیم آنرا با افزوده زبان یا ادبیات هم بیاراییم. اتفاقاً وقتی یک اثر می خواهد مایه های ادبی را بعنوان یک چیز اضافی به خود اضافه کند، به چیزی زننده تبدیل می شود. اینطور نیست آثاری که زبان نشاندار ندارند و مسجع نوشته نشده و در آنها از آرایه ادبی استفاده نشده است، اثر ادبی نباشد. از یک متن کوتاه ۷۰ کلمهای تا اثری ۴۰ هزار کلمهای، هر نقطه ای که فرم در آن رعایت نشود، به شدت توی ذوق میزند و اصلاً اجازه نمی دهد خواننده سراغ آن اثر برود. وقتی که ما که بعنوان داور ی که تعهد داده ای، مجبوریم یک کتاب را بخواینم، حوصله نکنیم کتاب را تا آخر تمام کنیم؛ خواننده ای که مجبور نیست، به هیچ وجه کتاب را نخواهد خواند. درست است که در مورد آثار سختگیری نکردیم، ولی اگر بنا بر سختگیری بود، به جلد کتاب ها تا شیوه انتشار تا صفحه آرایی و … کتاب ها می شد انتقادهای زیادی بیان نمود.
*روزنوشت برخی شخصیت های سیاسی می تواند از آثار روایت پیشرفت باشد
حسین قرایی، فعال فرهنگی و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی با تشکر از توجه به مسئله روایت، آثار مورد داوری را به سه دسته تاریخ شفاهی، خاطره و گزارش تقسیم کرد و از دبیر جایزه پرسید تا چه حد میتوان اعتماد کرد که همه کتابهای این حوزه توسط کمیته انتخاب بررسی شده اند؟
نمازی در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: ما از چند راه آثار را انتخاب کردیم. نخست معرفی آثار توسط چند نفر از فعالان حوزه روایت پیشرفت شامل نویسنده و ناشر و محقق. دوم اعلام فراخوان. و سوم جست و جو در بانکهای اطلاعاتی کتاب همچون بانک کتابخانی ملی ایران بر مبنای مبحث کتاب. ما در بانک اطلاعاتی کتابخانه ملی بر مبنای مبحث کتاب ها جستجو کردیم. فهرتس موضوعات جستجو شده بر مبنای جمعبندی و حذف موارد مشترک در مبحث کتاب هایی که مطمئن بودیم روایت پیشرفت هستند انجام شد. یعنی ما حدود ۵۰ مبحث را در بانک کتابخانه ملی جیت و جو کردیم. البته در ادوره اول ین جایزه، کتاب هایی که تجربه یک فعالیت شخصی بوده اند را در میان کتاب ها وارد نکردیم. ازاین رو خیلی از کتاب هایی که روایت یک تجربه شخصی کارآفرینی در صنایع مختلف هستند، در این جایزه داوری نشده اند؛ چونکه اولویت ما بر روایت تجربه هایی بوده که جنبه اجتماعی یا نهادی در آنها پررنگ تر بوده است.
قرایی اظهار داشت: روزنوشت برخی شخصیت های سیاسی می تواند از آثار روایت پیشرفت باشد. احساس من این است که به بسیاری از حوزه های هنوز پرداخته نشده است. مثلاً روشنفکرها کتابهای زیادی درباره روایت پیشرفت دارند که شاید می شد در این جایزه آنها را وارد کرد. با صرف توان بیشتر میتوان کارهای بهتری در این عرصه انجام داد. حوزه زنان یا هنر می تواند از بخشهای قابل توجهی باشد که می شود به آنها پرداخت. به نظر من بسیاری از کتابهای مورد داوری قابل توجه هستند و ارزش یک مرتبه خوانده شدن را دارند. برخی کتاب ها خوب نوشته شده و خوب هم ویرایش شده اند. در برخی از کتاب ها این که راوی اهل سانسور نبوده قابل توجه هستند.
نمازی ضمن اشاره به تقسیم بندی آقای قرائی درباره شیوه های روایت اظهار داشت: این جایزه یک جایزه ادبی نیست. هدف و دغدغه اصلی ما روایت چگونگی هاست. بنابراین شاید تقسیم بندیهای تخصصی و حرفهای در حوزه روایت یا تاریخ شفاهی در بعضی از این آثار به صورت دقیق رعایت نشده باشد.
قرایی اظهار داشت: نکته مهم این است که بهتر است نویسنده ها اگر وارد این حوزه شدند، این کار را ادامه دهند و اینطور نباشد که یک کتاب بنویسند و سپس این کار رها کرده و سراغ کار دیگری بروند. نویسندگان این آثار باید در کنار بزرگان روایت باشند و از آنها آموزش ببینند.
* تجربه های شکست خورده می تواند برای ما قابل استفاده باشد
مصطفی زمانیان مدیر پژوهشکده سیاستگذاری آیندگان اظهار داشت: واقعاً باید به چنین کاری که با همت چند جوان انجام شده است، غبطه بخوریم. بحث های خودم را به صورت دسته بندی شده بر مبنای عبارت اولین جایزه کتاب روایت پیشرفت بیان می کنم. اول این که آیا جایزه خوب است یا نه؟ من زمانی برای عرضه یک مشورت به سازمان اوقاف درباره مسابقات قرآن، پژوهشی کردم که آیاد در سیره خاندان علیهم السلام، مسابقه وجود داشته یا نه که به این جمع بندی رسیدم که اصل تسابق وجود داشته ولی این که پس از مسابقه به عده ای گفته بشود آری و به عده ای نه، درست نیست. در اولین جایزه حیف است که به کسانی که به هر علتی وارد این حوزه شده اند، دست رد به سینه شان بزنیم. باید از هر کدام از این بزرگواران به اندازه ظرفیتشان حمایت کرد. حمایت می تواند از راههای مختلف مثل هدایت، توانمندکردن، آموزش نویسندگی و … صورت گیرد. درحال صحبت درباره جایزه کتاب هستیم. به نظر من بخش قالبی از این آثار کتاب نیستند. بخشی از این آثار کتاب نبودند، بلکه گزارش یک پژوهش بودند. ازاین رو یا نباید چنین آثاری در جایزه حاضر باشند و یا باید اطلاق "کتاب" از این جایزه برداشته شوند تا شامل گزراش پژوهش هم بشود. من متخصص حوزه روایت نیستم ولی تلقی من این است که روایت فقط محدود به تاریخ شفاهی یا مصاحبه نیست. در بعضی کتاب ها حتی مصاحبه به یک متن منقح تبدیل نشده است. وقتی از پیشرفت صحبت می نماییم، بدیل آن لزوماً پسرفت نیست. میتوان از خیلی از پسرفتها درس هایی آموخت که پیشرفتهای آتی را برای ما فراهم آورد. بنابراین تجربه های شکست خورده می تواند برای ما قابل استفاده باشد.
وی اظهار داشت: از منظر حکمرانی هم چند نکته را عرض می کنم. لزوماً هر مسئله بزرگی مسئله حکمران نیست. تجربه هر حکمران تجربه حکمرانی نیست. ازاین رو به نظر من روزنوشتهای آقای هاشمی رفسنجانی، تجربه حکمرانی نیست. وقتی درباره مسئله حکمرانی صحبت می نماییم. تلقی ما یک مسئله سیاستی در طراز حکمرانی است. انتخاب مبحث در کتاب ها خیلی مهم می باشد. در بعضی کتاب ها زحمت پژوهشگر و نویسنده برای موضوعی صرف شده است که اساساً قابلیت عبرت آموزی و تکرار ندارد. به نظر من یکی از شاخص های نانوشته به نظر من این بود که باید مبحث مورد مطالعه باید انتصاب مشخصی به زیست بودم انقلاب اسلامی داشته باشد. وگرنه بعضی از موضوعات کاملاً مستقل از انقلاب اسلامی هستند و هر جای دیگری هم نوشته شوند، شاید تفاوت چندانی با تجربه ما نخواهند داشت. اصولاً ما در ساختارهای بروکراتیک مان نمی توانیم راه و روش پیشرفت را بیابیم.
*تا هزار سال از مرکز الگوی اسلامی ایران پیشرفت، روش پیشرفت در نخواهد آمد
رئیس پژوهشکده آیندگان اظهار داشت: ما روایت این تجربه ها را برای فهم نقشه راه یا شیوه عملکرد شخصیت تجربه نمی خوانیم. به تعبیر استراتژیست ها، سویه استراتژی حاکم بر نگاه صاحب تجربه مهم می باشد. گاهی در آثار این گونه نوشته شده است که به سمت اتفاقات شخصی و اقدامات قدم به قدم صاحب تجربه پیش رفته است. کاملاً با دیدگاه شما موافقم که نظام های توسع های بر مبنای تجربه هایی خلق می شوند. تا هزار سال از مرکز الگوی اسلامی ایران پیشرفت، روش پیشرفت در نخواهد آمد. چون کسانی درحال نگارش الگوی پیشرفت هستند که از میدان عمل دورند. خودم تا یکی دو سال قبل چنین عارضه ای داشتم. سال ها پژوهشگر توسعه بودم ولی درگیر میدانی نداشتم. کنار مجموعه های مختلف ایستاده بودم و حرف خودم را میزدم. روش تحقیق های امروز علوم انسانی هم می گویند تحقیق خوب باید مبتنی بر کشف حقیقت های میدان باشد. مثلاً یک محقق از آلمان به یک روستا در گرمسار می رود تا رابطه ارباب- رعیتی را کشف کند و همین سبب می شود که کتاب او در این حوزه ماندگار شود وگرنه از نظریه پردازی و نثر مسجع نوشتن، متن سیاستی تولید نخواهد شد.
زمانیان با عنایت به نقد آقای دیانی درباره ضعف ادبی کتاب ها اظهار داشت: اگر می خواهیم مخاطب بخواند و ببیند باید الزامات انتقال محتوا در عصر حاضر را بپذیریم. روایتگری غیر از این که اقتضائات خاص خودش را دارد، گاهی انتخاب یونیفرم و فرم هم اهمیت پیدا می کند. مثلاً اگر در همین انجمن روایت پیشرفت فرم دیگری علاوه بر کتاب انتخاب شود، شاید به بیشتر شنیده شدنش کمک نماید. آدم های زیادی هستند که روایت پیشرفتشان از منظری برای خیلیها قابل شنیدن باشد. مؤسسات که در دهه هشتاد شروع کردند به انتشار کتابهای مدیریت، تجربه جالبی داشتند. در مقطعی، مدیریت بعنوان یک علم معرفی می شد و کتاب هایی مثل کتابهای مبانی و اصول مدیریت دکتر الوانی تدریس می شد. مردم در آن عرصه از مدیریت می ترسیدند. گاهی کسی مدیر یک کارخانه بزرگ بود، ولی نمی توانست کتاب دکتر الوانی را بخواند و بر مبنای آن مدیریت منابع انسانی را یاد بگیرد. کسی مثل خانم فریبا لطیفی پیدا شد و گفت مدیریت یک تجربه زیست شده است. نهضت ترجمه ای راه انداختند و کتاب هایی مانند سنگفرش هر خیابان از طلاست، قورباغه ات را قورت بده و … منتشر گردید. همزمان دورهMBA در دانشگاه شریف راه افتاد. این دوره در دنیا برای مدیرانی بوجود آمده بود که مدیر بودند و دوست داشتند با استفاده از تجربه های مدیریتی دیگران، دانش مدیریتی خودشان را ارتقا دهند. ازاین رو مردم با خواندن مدیریت منابع انسانی جک ولش، رئیس و مدیرعامل شرکت جنرال الکتریک، خیلی راحتتر از کتاب دکتر سعادت استاد تمام دانشگاه تهران، ارتباط برقرار می کنند. مردم دوست دارند تجربه هایی مثل تجربه مستر تیستر را هم بشنوند. مقصود روایت پیشرفت باید مستقل از مصداق هایش دیده شود. مرحوم فضلی بنیانگذار گلرنگ و افق کوروش باید دیده شود. این آثار پیش از این که توسط ما که اصلاً به معنایی جزئی از جامعه نیستیم، دیده شود، باید برای جامعه جذاب شود. امروز سخنرانی TED بیشتر از کتاب دیده می شود.

1400/04/22
10:09:14
5.0 / 5
906
تگهای خبر: آثار , آموزش , اجتماعی , انسانی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۳
پرسی بلاگ