حاضر بود همه آثارش را با یک جوک رایج عوض کند کارخانه تولید طنزپرداز
به گزارش پرسی بلاگ، عباس حسین نژاد می گوید مخاطب آنقدر برای مرحوم زرویی نصرآباد مهم بود که می اظهار داشت: حاضرم تمام طنزهایی را که نوشته ام بدهم، اما در عوض یکی از جوک هایی که مابین مردم رایج است، مال من باشد.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، هفت سال است که از درگذشت زنده یاد ابوالفضل زرویی نصرآباد در ۱۰ آذر ۱۳۹۷ می گذرد و با گذشت ایام، جای او نه فقط پر نشده، بلکه هر روز بالاتر از پیش، لزوم وجود زنده یاد زرویی نصرآباد در طنز کشور احساس می شود.
عباس حسین نژاد طنزپرداز و مدیر دفتر طنز حوزه هنری در گفتگو با گزارشگر مهر در رابطه با مرحوم زرویی و دلیل کم پرداخته شدن به آثار این طنزپرداز، اظهار داشت: به نظرم ماجرای اصلی در رابطه با این که چرا کتاب ها و آثار مرحوم زرویی آن طور که باید مورد توجه قرار نمی گیرند، کم توجهی رسانه و اهالی رسانه است. آدم هایی که در رسانه ها مشغول هستند، در کنار آدم هایی که می توانند در رسانه ها حرف بزنند، در رابطه با کتاب های آقای زرویی نصرآباد یا حرف نمی زنند یا کم حرف می زنند.
آثار ابوالفضل زرویی نصرآباد گوهری است که از آن بی خبریم
حسین نژاد اضافه کرد: بیشتر کتاب های ایشان در نشر نیستان انتشار یافته است و ما به عنوان دفتر طنز، برای برنامه هایمان و اهدا به طنزپردازان، از کتاب های آقای زرویی استفاده می نماییم ولی تعداد کتابی که ما می خریم و به دوست داران معرفی می نماییم خیلی بسیار کم است. ما تا جایی که می توانیم در رابطه با اهمیت این آثار حرف می زنیم و افراد را به خواندن سفارش می نماییم ولی به نظر می آید شعرها و کتاب های آقای زرویی مصداق همان گوهر و جوهری که است همه از آن غافل هستند.
وی اضافه کرد: حقیقت این است که شعر و نثر و متون تحقیقی و پژوهشی ایشان، قدر دانسته نشده است. مثلاً کتاب «غلاغه به خونه ش نرسید» واقعاً کتاب شگفت انگیزی است. من اگر جای نشر نیستان بودم، این کتاب را قطع جدید و با کتاب آرایی تازه چاپ می کردم. آنرا از شکل یک کتاب کلاسیک درمی آوردم و حتی برای آن تصویرسازی می کردم. چون این کتاب واقعاً یکی از شیرین ترین کتاب هایی است که من در عمرم خوانده ام. هم نوستالوژیک است، هم در امروز با ما قدم می زند و در کل کتاب خیلی عیجب و جالبی است. من قبلا هم گفته ام که این کتاب تا سال ها کتاب بالینی من برای قصه های شب بچه هایم بود. کلی هم می خندیدند و می گفتند قصه بعدی را بخوان. همچنین گوش می کردند تا خوابشان می برد.
مدیر دفتر طنز حوزه هنری با اشاره به شعرهای طنز مرحوم زرویی، اضافه کرد: همین شعر معروف «بامعرفت ها» که خیلی هم طولانی است، واقعاً خواندنی و تازه و اعجاب انگیز است. به نظر می آید کم کاری ماست که در رابطه با این گنج شعر فارسی کم حرف می زنیم. اینطور سهل و ممتنع شعر گفتن کار هر کسی نبوده و نیست و ابوالفضل زرویی کوشش کرد این اتفاق را رقم بزند و رقم زد. حالا که این آثار در بین ماست، حیف است که آنها را نخوانیم و معرفی نکنیم و در معرفی آن نکوشیم.
ابوالفضل زرویی کارخانه تولید طنزپرداز بود
وی با اشاره به کوشش های سیدمهدی شجاعی برای انتشار کتاب های مرحوم زرویی، اظهار داشت: آخرین بار که داشتیم از نشر نیستان کتاب تهیه می کردیم، گفتند که مقرر است همه کتاب ها را تجدیدچاپ کنند. نیاز جدی است که این کتاب ها در دسترس مخاطب باشد. از طرفی باید از آقای سید مهدی شجاعی تشکر نماییم که در زمانه دل زدگی استاد زرویی از سیستم اداری و گوشه گیری ایشان، خیلی به داد رسیدند. با پیگیری ایشان کتاب های آقای زرویی در نشر نیستان منتشر گردید و این برای ما اتفاق خیلی مبارکی بود و خوشحال بودیم که کسی در این سطح به استاد زرویی فکر می کند. ولی نکته این است که بالاخره ناشر کتاب زیاد دارد و باید به یک کتاب اقبال باشد تا آنرا مدام تجدید چاپ کند و برای آن کار تبلیغی و رسانه ای کند. عدم پرداختن به آثار استاد زرویی را نمی توان گردن ناشر انداخت. باید همه کمک نماییم تا قدر این آثار دانسته شود و مخاطب به آن اقبال پیدا کند.
حسین نژاد در جواب سوالی در رابطه با این که اگر مرحوم زرویی نصرآباد امروز در بین ما بود، روی چه مسائلی در طنز کار می کرد، اظهار داشت: من قبل تر هم نوشته ام که ایشان کارخانه تولید طنزپرداز داشتند. به نظرم می رسد اگر زنده بودند این مسیر تربیت طنزپرداز کماکان ادامه پیدا می کرد، چون آموزش برایش خیلی جدی بود. ثانیا آقای زرویی در حوزه فناوری انسان خیلی به روزی بود و به نظرم اگر امروز زنده بودند، شاید سیستم ویدیویی طنز را تقویت می کردند. آقای زرویی اعتقادش این بود و می گفت من حاضرم همه طنزهایی را که نوشته ام بدهم، اما در عوضش یکی از جوک هایی که دست مردم است و دارد دست به دست می شود، مال من باشد. یعنی مخاطب برایش خیلی مهم بود. به نظرم از این حرف می شود نتیجه گرفت که آقای زرویی حتماً فعالین مجازی طنز را هدایت و حمایت می کرد و احتمالاً بحث فیلم نامه نویسی را هم خیلی جدی پیگیری می کرد و شاید با حضور ایشان فیلم طنز خوب هم می داشتیم.
شعر طنز محفلی است و در کتاب شعر، اقبال کمی دارد
این طنزنویس با اشاره به اینکه امروز شعر مورد اقبال کمی قرار دارد و اقبال کم به مجموعه شعرهای طنز جدا از این مسأله نیست، اضافه کرد: ما یک محفل شعر طنز داریم و این محفل از یادگاری های خود آقای زرویی است و بیست و سه چهار سال قدمت دارد. با عنایت به استقبال از این محفل، من فکر می کنم شاید محفلی بودن شعر طنز سبب شده که خواندن آن بصورت مکتوب کمی سخت باشد. مطمئن نیستم ولی فکر می کنم این مورد هم در اقبال کمتر به کتاب شعر طنز اثر داشته است. شعر طنز در محفل جواب می دهد و از آن استقبال می شود ولی آیا در کتاب هم جواب می دهد؟ شاید انسان شعر عاشقانه را ورق بزند و بخواند، ولی در رابطه با شعر طنز کمی فرق می کند.
وی اضافه کرد: البته ما در دفتر طنز حوزه هنری کوشش کردیم شعر را ادامه بدهیم ولی اقبال کتابخوانان الآن بیشتر به داستان طنز است. داستان های طنز خیلی پرفروش است و ساده ترین مثال آن هم همین کتاب های آقای مهرداد صدقی است. چنین پیداست که ما باید در شعر طنز تجدید نظر نماییم تا کتابش هم بیشتر خریده شود.
حسین نژاد در آخر اظهار داشت: شبکه های اجتماعی سرعت عرضه و سرعت بازخورد را آنقدر بالا برده که فرایند چاپ و توزیع کتاب در مقایسه با آن خیلی طولانی است. فارغ از این که باید در فرصتی دیگر در رابطه با بلایی که بر سر حوزه نشر آمده است هم صحبت نماییم. ولی در هر حال داشتن کتاب، هر نوع کتابی مثل شعر و طنز و دستان و جستار و…، یک افتخار است. کتاب متعالی ترین وجه فرهنگ ماست و داشتن کتاب یک اعتبار دیگری است.
به طور خلاصه، آدم هایی که در رسانه ها مشغول هستند، در کنار آدم هایی که می توانند در رسانه ها حرف بزنند، در ارتباط با کتاب های آقای زرویی نصرآباد یا حرف نمی زنند یا کم حرف می زنند. حالا که این آثار در میان ماست، حیف است که آنها را نخوانیم و معرفی نکنیم و در معرفی آن نکوشیم. آقای زرویی اعتقادش این بود و می گفت من حاضرم همه طنزهایی را که نوشته ام بدهم، اما در عوضش یکی از جوک هایی که دست مردم است و دارد دست به دست می شود، مال من باشد.
منبع: persiblog.ir
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب