حذف قسمتهایی از کتاب هارداسان قبل از چاپ مظلومیت شهیدجمهورتمام نشده
به گزارش پرسی بلاگ، نویسنده کتاب هارداسان اظهار داشت: در این کتاب گرفتار خودسانسوری شدم و در لحظه آخر قسمتهایی را حذف کردم چونکه هنوز فضای بی انصافی ادامه دارد و مظلومیت شهید رئیسی تمام نشده است.
به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، نشست رونمایی از کتاب «هاراداسان»، نوشته محمدمهدی رحیمی عصر روز گذشته یکشنبه ۲۱ اردیبهشت همزمان با پنجمین روز از سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با حضور سپهر خلجی، رییس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم، محمد سرشار، فعال فرهنگی و پژوهشگر، محمدمهدی رحیمی، نویسنده و محمدمهدی اسلامی، مدیر باشگاه روایت انقلاب اسلامی در غرفه شهید رئیسی اجرا شد.
سپهر خلجی رییس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم اظهار داشت: یکی از خاصیت های کتاب هارداسان این است که راوی مشاهدات خودرا سر صحنه روایت می کند. آقای رحیمی در طول سه سال ریاست جمهوری، مسئول روابط عمومی دولت بوده و از نزدیک شاهد صحنه های بیشماری از رفتارهای اداری و مدیریتی شهید رئیسی بود. این مزیت به سندیت روایتی کمک می نماید.
وی اضافه کرد: کتاب هارداسان شامل بالاتر از ۲۰۰ روایت کوتاه است که همین روایت کوتاه ازجذابیت های کتاب محسوب می شود. در یک زمان مختصر می توانید داستانها را از ابتدا تا آخر درک کنید.
رئیس شورای اطلاع رسانی دولت سیزدهم اظهار داشت: آقای رحیمی علاوه بر این که خودشان در همه برنامه های رییس جمهور حضور داشت، داستانها را برمبنای مشاهدات میدانی خود داشته و از سویی با دسترسی به فیلم های آرشیوی از برنامه ها توانستند هر جا که روایتی یادش برود، با مراجعه به آن فیلم ها سندیت داستانها را تکمیل کند.
وی اضافه کرد: تصویری که امروز از شهید رئیسی در دل ملت است، به عنوان شخصیت خستگی ناپذیر، مخلص، ساعی و با اخلاق است. رحیمی کوشش کرد تا تصویر روشن و گویایی از خدمات شهید رئیسی را به نمایش بگذارد.
خلجی اظهار داشت: کتاب هارداسان، حاصل سه سال زندگی شهید رئیسی در راه خدمت به مردم بود. این کتاب شامل داستانهای دسته اول و مرور خاطرات است. هارداسان گشودن یک سری پرده هایی از اخلاقیات شهید رئیسی است. کار اساسی و مهمی که آقای رحیمی به انجام رساند و خاطرات را ثبت نمود.
وی اضافه کرد: کتاب هارداسان روایتی از تلخی ها و شیرینی هاست. یک روایت جذاب از شهید رئیسی محسوب می شود.
هارداسان، روایت نزدیک به حادثه است
در ادامه محمدمهدی اسلامی، مدیر باشگاه روایت انقلاب اسلامی با اشاره به خاصیت های کتاب هارداسان اظهار داشت: این کتاب، روایت نزدیک به حادثه است؛ در شرایطی که درگیر جنگ داستانها هستیم. در این حادثه، آقای رحیمی خودش در بطن میدان بود و همین مورد به تاریخ نگاری کمک کرد. در جزییات روایت با این مساله مواجه هستیم که می توانیم با خیال آسوده داستانها را بخوانیم. این نکته عمیقی است که داستانها بصورت دقیق انجام شده است.
وی اضافه کرد: خاصیت دیگر این کتاب آن دسته از مطالبی است که چندان با آن آشنا نیستیم، برای اینکه در آن مقطع زمانی اجازه انتشار به خاطر یک سری از ملاحظات داده نمی شود و البته قسمتی از این ملاحظات، همچون ملاحظات شهید رئیسی بود. در کتاب هارداسان این امکان به وجود آمد تا تصاویر درج شود و شبیه سازی ها دقیق تر باشد تا در ذهنمان به درستی ایجاد شود.
مدیر باشگاه روایت انقلاب اسلامی اظهار داشت: ما در عرصه هنری بخشی را بتازگی با نام باشگاه روایت انقلاب اسلامی با هدف بیان روایت هایی که کمتر بیان شده در جنگ داستانها ایجاد کردیم. این ماموریت ماست تا در این چارچوب بتوانیم فعالیت مان را انجام دهیم. امیدواریم محصولات باشگاه روایت انقلاب اسلامی در عرصه های دیگر ارائه شود.
وی اضافه کرد: باشگاه روایت انقلاب اسلامی بنا دارد رویکرد باشگاهی داشته باشد تا بتوان در طول مسیر و به مرور روایتگرانی توانمندتر از گذشته پرورش یابند. این باشگاه دو دوره آموزشی را برگزار کرد که دومین دوره آن درحال اجراست. هدف از برگزاری این دوره ها این است که بتوانیم در راه روایت انقلاب اسلامی، راویان متکثری را پرورش دهیم. گاهی شاهد بودیم که چهره های تکراری در این بخش روایتگری حضور داشتند، در صورتیکه امروز در مسیری گام برداشته ایم تا نسل جوان با انگیزه تر از گذشته وارد میدان شوند و بتوانیم دوره درخشانی در تاریخ نگاری داشته باشیم.
اسلامی اظهار داشت: کتاب هارداسان، تاریخ برای تاریخ نیست، بلکه قسمتی از تاریخ انقلاب است که ابهاماتی را گره گشایی می کند و آن چه را که در برخورد با دشمن است. این کتاب گره گشایی تاریخ مشهود است.
دغدغه نگارش کتاب «هارداسان» دقیقاً از فردای روز شهادت شهید رئیسی شروع شد
در ادامه محمدمهدی رحیمی، نویسنده کتاب هارداسان اظهار داشت: دوست داشتم امروز در آستانه ۲۲ اردیبهشت به بهانه دیگری در مصلی بودم، گو اینکه سال قبل در دقایق اولیه طلوع آفتاب همراه با شهید رئیسی به نمایشگاه کتاب آمدیم تا بازدیدی از نمایشگاه داشته باشیم، قبل از آنکه مزاحمتی برای مردم ایجاد نماییم. دوست داشتم امسال هم همراه با او به نمایشگاه کتاب می آمدیم نه آنکه اینجا بنشینم و با حسرت به بیان خاطراتی از او بپردازم.
وی اضافه کرد: شروع به کار دغدغه نگارش این کتاب بصورت جدی از فردای شهادت شهید رئیسی همزمان با روز میلاد امام رضا (ع) بود. تقدیر اینچنین بود که شب میلاد امام رضا (ع) این کتاب درباره ی خادم الرضا منتشر شود. روز میلاد امام رضا در سال قبل به پیدا شدن پیکرهای شهدا در کوهستان ارسباران می گذشت و همان نقطه که دیگر احساس کردم کار تمام شده است. زمانی که پشت آمبولانس بودم، تک تک خاطرات در ذهنم تداعی می شد.
نویسنده کتاب هارداسان اظهار داشت: قبل از آنکه به تبریز برسم با خودم عهد کردم که همه مطالبی که به سبب ملاحظات مختلف نتوانستیم در زمان حیات شهید رئیسی منتشر نماییم، آنرا در کتابی تکمیل کنم که نتیجه اش «هارداسان» شد.
وی با اشاره به سندیت کتاب هارداسان اظهار داشت: هر خاطره ای که به ذهنم می رسید را می نوشتم. حتی در روزهای تشییع که شهر به شهر می رفتیم و شاهد اظهار لطف های عجیب و دست نوشته های غیر تشریفاتی و غیرسازمانی بودم که با ادبیات خاصی نوشته بودند، برایم یادآوری خاطراتی بود که در قالب صوت ذخیره کردم. بعد از شهادت شهید رئیسی، با همکاران روابط عمومی ریاست جمهوری و دوستان صحبت کردم و همکاری کردیم که البته باید بگویم قسمتی از کتاب را همراهی و زحمات آنها می دانم و به صورتی کار را با آنها شروع کردم و در جلساتی به بحث و صحبت می پرداختیم.
رحیمی اظهار داشت: در بخشی هم به سایت ریاست جمهوری مراجعه کردم تا عکس ها و فیلم های منتشره را مرور نماییم. همه آنها برایم یک خط زمانی بود. تک تک آنها گنجینه ای از تصاویر انتشار یافته یا منتشر نشده بودند. همه اینها برای روایتگری هایم کمکم کرد. ما از تک تک لحظه هایی که با شهید رئیسی بودیم، خاطره ثبت کردیم. در آن زمان فکر نمی کردیم که این خاطرات برای تهیه کتاب هارداسان مورد استفاده قرار بگیرد. در آن زمان به سردار موسوی می گفتیم که لطفاً هر جا که آقای رئیسی هستند، اجازه بدهند که ما حضور داشته باشیم. در آن مقطع دلیل مان اهمیت ثبت تاریخ کشور بود.
وی با اشاره به جمله فوق طلایی مقام معظم رهبری «دلم برای رئیسی سوخت» اظهار داشت: این جمله به مطالبی برمی گردد که به سبب ملاحظاتی نتوانستیم از شهید رئیسی منتشر نماییم. برای اینکه در آن مقطع با فضای رسانه ای و مجازی سازمان هایی روبرو بودیم که غیرمنصفانه و به دور از خلاق فضای سفید را سیاه می کردند. ریشه اش وطن فروشی ها بود. دلمان از آنهایی سوخت که توقع داشتیم از رئیسی حمایت کنند و نکردند. از آنهائیکه توقع نداشتیم، در حق او جفا کردند. وگرنه که ذات عقرب نیش زدن است و کسی از آن انتظار ندارد. آدم از کسانی انتظار و توقع دارد که می توانستند و نکردند. دل آدم از آنجا سوخت.
نویسنده کتاب «هارداسان» اظهار داشت: در این کتاب گرفتار خودسانسوری شدم و در لحظه آخر بخشهایی را حذف کردم. برای اینکه هنوز فضای بی انصافی ادامه دارد و مظلومیت شهید رئیسی تمام نشده است. در فرهنگ ایرانی آمده است که نباید پشت مرده صحبت نماییم اما شهیدی سراغ ندارم که بعد از ۳۶۰ روز از شهادتش، هنوز هم مورد هجمه های سازماندهی شده است. این مظلومیت بازهم ادامه دارد. بخشهایی را سانسور کردم برای اینکه هنوز حق مسئله ادا نشده است. آن کس که خودش را به خواب زده است با این داستانها از خواب بیدار نمی گردد. ما با چنین فضایی روبرو می باشیم.
وی اضافه کرد: برای رعایت امانت در کتاب سه بار جلساتی میان من و ناشر انجام شد و در آخرین اصلاحات نسبت به دو خاطره و یک جمله حدود ۵ کلمه ای تردید داشتم. بررسی مجددی انجام دادم و قسمتی از آنرا حذف کردم.
رحیمی اظهار داشت: قسمتی از تصاویری که در کتاب هارداسان انتشار یافته جدیداً انتشار یافته است. اینها سندیت خاطراتی است که در کتاب نقل شده است. همین طور در آن مقطع چند اتفاق بین المللی اطلاع رسانی نشد و در این کتاب توانستیم عکس ها و رویدادها را منتشر نماییم. در آن جلسات کسانی حضور داشتند که میهمانان بهشت هستند و امروز در جمع ما نیستند.
وی با اشاره به انتخاب کتاب هارداسان اظهار داشت: مهم ترین عنصر محصول فرهنگی، عنوانش است. ایده های خوبی برای جذابیت بخش فرهنگی اش دارم که انشالله در چاپ بعدی با انتشارات سوره مهر اعمال خواهد شد. اسم هارداسان برگرفته از آن شب سخت برای جستجوی شهدای پرواز اردیبهشت بود. همان شبی که مردم آذربایجان از کلمه هارداسان استفاده می کردند. این کلمه قدیمی آذری زبان هاست که برای گمشده شان استفاده می نمایند. تک تک شهدای پرواز اردیبهشت خصلت های نیکو و مشترکی داشتند که به بهشت رسیدند.
از آقای رحیمی درخواست می کنم به سراغ پرونده های مهم یک هزار و پنجاه روزه برود
در ادامه محمد سرشار فعال فرهنگی و پژوهشگر اظهار داشت: شاید دانستن شخصیت آقای رحیمی کمک نماید که روح کتاب را بهتر بشناسیم. ۲۳ سال است که آقای رحیمی را می شناسم. او شخصیت درون گرایی دارد و خیلی مشکل می توان احساسات درونی او را بشناسیم. در ظاهر هارداسان، روایت خبری از یک هزار و پنجاه روز از روزهای خدمت شهید رئیسی است اما درحقیقت این کتاب رگه هایی از احساسات عمیق و درونی اش است.
وی اضافه کرد: آقای رحیمی این کتاب را تقدیم به مرحوم پدرش کرده است. پدر آقای رحیمی هم فردی شبیه اخلاق شهید رئیسی و بسیار مبارزه گر با مفسدان بود. چند سال پیش پدر آقای رحیمی فوت می کند. زمانی که آقای رحیمی به دولت اضافه می شود به صورتی پدر معنوی خودرا پیدا کرد و با یادآوری صفات نیک شهید رئیسی، او برای بار دوم با شهادت شهید رئیسی، پدری را از دست داد.
این پژوهشگر اظهار داشت: از نظر تاریخی سال ۷۸ اتفاقاتی افتاد و ما در ثبت تاریخ قدری عقب افتادیم. سال ۸۸ اتفاقی که رخ داد، مرکز اسناد بر حجم داستانها غلبه پیدا کرد. ما این پیش افتادن تاریخ را در داستان شهید رئیسی می بینیم که افرادی که نزدیک بودند، غرق کار نشدند و چندین کتاب فاخر که روایت دسته اول بود، منتشر نمودند. درخواست من از آقای رحیمی این است که این کار را رها نکند و به سراغ پرونده های مهم آقای رئیسی برود. اگر بتواند مهم ترین پرونده های یک هزار و پنجاه روزه را روایت کند، روایت مناسبی خواهد بود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب