یادداشت وارده؛
شیوه های کلاسیک پاسخگوی نیازهای دیپلماسی نوین نیست
پرسی بلاگ: افزایش توان دستیابی به حجم وسیع اطلاعات و سرعت انتقال آنها به مخاطبان، مدیریت سیاست خارجی توسط دولت ها را به چالش کشیده است. بنا بر این مدلهای سنتی دیپلماسی را به چالش کشیده است.
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: علی معروفی آرانی، فعال فرهنگی و پژوهشگر و منتقد عرصه فرهنگ در تازه ترین یادداشت خود به ضرورت رسیدن به شیوه های نوین در حوزه دیپلماسی فرهنگی و نقش سازمان متولی دیپلماسی در مسئله ایران هراسی و اسلام هراسی در جهان پرداخته است.
این یادداشت را که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته بخوانید:
دیپلماسی فرهنگی که توسط دولت ها هدایت می شود، با بهره گیری از ابزار و ظرفیت های فرهنگی، پشتیبان اهداف سیاست خارجی و اهداف دیپلماسی است.
امروزه پیروی صرف از شیوه های کلاسیک به هیچ وجه پاسخگوی نیازهای دیپلماسی نوین نیست. افزایش توان دستیابی به حجم وسیع اطلاعات و سرعت انتقال آنها به مخاطبان در اقصی نقاط جهان، مدیریت سیاست خارجی توسط دولت ها را به چالش کشیده است. مدلهای سنتی سلسله مراتبی در سایه تکنولوژی ارتباطات، بطور ناخواسته نقش خودرا به شبکه های پیچیده و بدون کنترل مرکزی سپرده و با این وصف دیپلماسی در یک مکانیسم درهم تنیده دولت، رسانه ها، افکار عمومی قابل تفسیر است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بعنوان مرکز دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران برای یکپارچه سازی کارهای فرهنگی در خارج از کشور تأسیس شد تا تصویری روشن از فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی را به جهانیان عرضه نماید. در این ماموریت، رویه جدید مدیران سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دنبال این هستند تا این سازمان را بعنوان قرارگاه مشترک کارهای فرهنگی بین المللی کشور معرفی کنند و در سطح ملی، ظرفیت های موجود در کشورها را برای پشتیبانی دیپلماسی فرهنگی و روابط فرهنگی ایران بسیج کنند.
از ماموریت های مهم و راهبردی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در تبادل فرهنگی با سایر کشورها، مدیریت و راهبری ِروابط فرهنگی بین المللی و سیاست گذاری، هماهنگی، هدایت، حمایت و نظارت بر کارهای فرهنگی – تبلیغی جمهوری اسلامی ایران درخارج از کشور بمنظور تحقق اهداف نظام در این روابط است.
رئیس جدید سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همیشه برتشکیل و فعال سازی کمیته های مشترک ایران و کشورهای همسایه بصورت مستقل یا در قالب کمیسیون های فرهنگی، توسعه خواهرخواندگی بین شهرهای مرزی ایران و شهرهای همسایه، کمک به ایجاد بازارچه های فرهنگی و کنسرسیوم های صنایع خلاق بین ایران و کشورهای همسایه و توسعه اقتصاد فرهنگ را از با اهمیت ترین برنامه های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برای بسط همکاریهای مشترک فرهنگی ایران و کشورهای همسایه و بر توسعه خلاقانه آن تاکید واهتمام دارد. این شیوه یکی از راه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران برای تسهیل کارهای اقتصاد فرهنگ است.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در مبادلات فرهنگی و دیپلماسی فرهنگی خود این منطق و اصول راهبردی فرهنگی را پیشران اهم دیگر وظایف خود قلمداد کرده و بر فعال کردن انجمن های صنفی و تخصصی فرهنگی، هنری و ادبی بین ایران و کشورهای همسایه، استفاده بهینه از ظرفیت سازمان ها و نهادهای منطقه ای مانند اکو، آیسیسکو، یونسکو، شانگهای، ایجاد ظرفیت های جدید چند جانبه با همسایگان، گسترش روابط دانشگاهی و آموزشی با کشورهای همسایه، گسترش گفت وگوهای فرهنگی و نخبگانی ایران و کشورهای همسایه که از دیگر اقدامات مهم دوره دهم ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خواهد بود، تاکید و برای افق آن چشم اندازی مناسب ترسیم و مهندسی کرده است.
با تجزیه و تحلیل نمایندگی های فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به این نتیجه می توان رسید که زمینه و امکانات و نیز اختیارات لازم برای تبادل فرهنگی بین کشورهای مختلف برای سازمان فر هنگ و ارتباطات اسلامی وجود دارد ولی طراحی الگوی مطلوب مدیریتی برای تعیین استراتژی جامع فرهنگی در خارج از کشور لازم است که این مسئله با بکارگیری نوعی قالب دیپلماسی فرهنگی تأثیرگذار در مناطق مختلف جغرافیایی باتوجه به اولویت بندی عناصر مدیریت فرهنگی امکان پذیر است.
در این راستا، ایجاد ارتباط گسترده تر بین ظرفیت های داخل و خارج کشور و توانمندسازی جبهه فرهنگی انقلاب ازجمله برنامه های پیشرو سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در مدیریت جدید است. با توجه به این که امروز ایران هراسی از با اهمیت ترین چالش ها در زمینه همسایگان است، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به دنبال آنست تا تمام ظرفیت ها را برای اقناع افکار عمومی کشورهای همسایه به کار گیرد.
آنچه که امروز در این سازمان بطور جد پیگیری می شود، بحث استفاده از تمام ظرفیت های دولتی و غیر دولتی برای توسعه همکاری ها و روابط فرهنگی با کشورهای همسایه است؛ چونکه بطور کلی سیاست فرهنگی همسایگی در دستور کار مدیریت کلان این سازمان قرار دارد. هم اکنون در ۹ کشورهای همسایه ۱۷ نمایندگی فرهنگی دایر است و این سازمان توانسته است یک روابط بسیار عالی و نزدیکی با این کشورها بوجود آورد. علت اتخاذ این رویکرد فرهنگی را می توان در کارآمدی و موفقیت قدرت نرم این سازمان نسبت به اشکال کلاسیک قدرت (قدرت سخت و برهنه) جست وجو کرد.
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی باتوجه به پیشینه فرهنگی از منبع قدرت نرم باارزش و بالایی درگسترش گفت وگوهای فرهنگی و بین الادیانی برخوردارست. بر این اساس اهمیت بهره گیری از مؤلفه های قدرت نرم در قالب دیپلماسی فرهنگی به حدی است که می تواند به کاهش تأثیر تبلیغات منفی و کوشش های مخالف تعدادی از کشورها که در سالهای اخیر مقابل جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده است، کمک کرده و چهره مثبتی را از جمهوری اسلامی ایران در ذهن مخاطبان عام و نخبگان کشورهای دیگر، ترسیم کند.
متولی رسمی کاربست مؤلفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و تدوین و تنظیم و اعمال دیپلماسی فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است که بوسیله رایزنی ها و نمایندگی های فرهنگی خود در سراسر جهان این وظیفه را پیگیری و انجام می دهد.
به عقیده گیفورد مالون دیپلماسی فرهنگی برقراری یک شاهراه ارتباطی برای ارائه تصویرو ارزش های یک ملت و در عین حال، کوشش برای دریافت درست تصاویر واقعی از سایر ملت ها و فهم ارزش های آنهاست. دراین راستا و در ارائه و قیاس مدل ایرانی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را می توان حوزه ای از دیپلماسی نوین دانست که به برقراری، توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی بوسیله فرهنگ، هنر و آموزش می پردازد. با برداشت تطبیقی از وجوه مشترک تعاریف مختلف می توان چنین نتیجه گرفت که دیپلماسی فرهنگی دو وظیفه مهم شناساندن و شناسایی را با تولید متن های مختلف با بهره گیری از ابزارهای مناسب از روایت تمدنی و فرهنگی یک کشور برای سایر ملت ها و کشورها که هماهنگ با اهداف سیاسی آن کشور بوده و با هدف اقناع و اشتراک معنا تولید شده باشند، به عهده دارد. (این نظر نویسنده یادداشت است.)
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بعنوان سازمان کارگزار تحقق دیپلماسی فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور و قرارگاه تاکتیکی و حامل اقتدار معنوی است. این سازمان بعنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. این سازمان نظر به وظیفه ذاتی و مسئولیت رسمی خود کوشش های زیادی را از بیش از یک دهه پیش درباب تهیه نقشه راه و برنامه راهبردی و بلندمدت در حوزە فرهنگی بین المللی انجام داده و «سند ملی توسعه روابط فرهنگی بین المللی جمهوری اسلامی ایران» برمبنای ماده پنج قانون برنامه پنج ساله توسعه را تهیه و تدوین کرده است. این سند که با بررسی و تلاش فراوان و بهره گیری از نظر کارشناسانه همه دستگاه های دخیل تنظیم شده، راهگشای خوبی برای کارهای فرهنگی و هنری در زمینه دیپلماسی فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است.
شناخت فرصت ها و تهدیدهای کارهای فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی درخارج ازکشور و با امعان نظر به خاصیت های جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی کشورها و همین طور توجه به تفاوت معیارهای فرهنگی داخلی جمهوری اسلامی ایران با سایرکشورها، بنظر می رسد در صورت به کارگیری راهکارهای خاص مدیریت روابط فرهنگی از طرف جمهوری اسلامی ایران (مجموعه کشورهای دارای نمایندگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی) زمینه های خوبی را برای اعمال قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران فراهم نموده و سبب تحقق اهداف آن در تمام حوزه ها شود.
بدون شک لازمه تحقق اهداف فرهنگی، به کارگیری دیپلماسی فرهنگی کنشگراست. کنشگری به این معناست که دیپلماسی فرهنگی ما بتواند دست کم از فرصتها و زمینه های فرهنگی موجود برای تامین اهداف و منافع ملی کشور حداکثر استفاده را ببرد.
در راستای ماموریت های این سازمان، همین طور به برخی محدودیت های پیش روی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی می توان اشاره نمود و آنرا شامل «کاهش قدرت خرید ارزی» و «اختلاف نظرهای فرهنگی» می توان دانست. درمورد کاهش قدرت خرید ارزی سازمان با وجود افزایش نسبی بودجه ریالی که در سالهای اخیر بر کمّیت و کیفیت کارهای سازمان اثرگذار بوده است می توان اشاره کرد؛ درحالی که دیگر کشورها بمراتب بودجه بیشتری برای دستگاه های متولی دیپلماسی فرهنگی خود اختصاص داده اند. با وجود همه مشکلات و محدودیت ها، کارهای سازمان در این سال ها کاهش پیدا نکرد و در مجموع سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در این سال ها روبه جلو بوده است.
از دیگر موارد محدودیت ها «اختلاف نظرهای فرهنگی» است؛ می توان به برخی اختلاف نظرهای فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها اشاره نمود. ایران برخی حوزه ها را فرهنگی تلقی می کند در صورتیکه دیگر کشورها آنرا فرهنگی نمی دانند و بالعکس. در زمینه مشترک شامل سینما و ادبیات و موسیقی و امثال آن نیز تضییقات دیگری وجود دارد. همین طور مناسبات و اختلاف های سیاسی بین المللی بر مناسبات فرهنگی تأثیرگذار است و بعضاً سبب تعطیلی تعدادی از نمایندگی های فرهنگی ایران شده است.
با این حال می توان اظهار داشت که دیپلماسی فرهنگی، چانه زنی برای رسیدن به سندها و اهدافی است که جوامع انسانی را با هم متحد می کند. رسیدن به این سندها بر پایه مؤلفه های مشترک فرهنگی میان جوامع است. قاعدتاً این میان هر کشوری که از فرهنگی غنی برخوردار باشد، توانایی جذب بیشتری را خواهد داشت.
و در آخر این یادداشت این نکته مورد تاکید است که فضای مجازی و پدیده جهانی شدن سبب شده تا جاذبه های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در جهان برجسته و ملموس شده و در نتیجه با حربه هایی چون ایران هراسی و اسلام هراسی نتوانسته اند عظمت جاذبه های فرهنگی کشور را پنهان کنند.
منبع: پرسی بلاگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب