سعید معیدفر :

چرا به پرسشنامه ها جواب نمی دهیم؟

چرا به پرسشنامه ها جواب نمی دهیم؟

استاد بازنشسته دانشگاه تهران اظهار داشت: اینکه کتاب هایی با مبحث هویدای اسرار مگو و درد و دل مردم منتشر شود ربطی به جامعه شناسی ندارد و نباید آنها را کتاب های جامعه شناسانه دانست.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه- سارا فرجی: حتما همه ما بارها در مواجه با افرادی قرار گرفتیم که برای یک تحقیق پژوهشی از ما خواستند که پرسشنامه فرد یا نهاد محقق را پرکنیم. در بیشتر مواقع یا از پرکردن آنها امتناع می نماییم چون اساساً انجام چنین کاری را بیهوده می دانیم و به آنها بی اعتماد هستیم یا اینکه ترجیح می دهیم نظر شخصیمان را در مورد موضوعات جامعه به کسی یا جایی نگوئیم در صورتی که همین پرسشنامه ها و تحقیقات می تواند راهگشاری خیلی از مسائل و مشکلات جامعه باشد. از نظر سعید معیدفر، استاد جامعه شناسی بازنشسته دانشگاه تهران و پژوهشگر این حوزه، دلیل چنین رفتاری این است که جامعه شناسی رسمی در ایران وجود ندارد و اصول و قواعد آن در بیشتر مواقع رعایت نمی گردد ازاین رو عرصه برای عرضه اطلاعات و محتواهایی فراهم می شود که هیچ ارتباطی با علم واقعی و رسمی جامعه شناسی ندارند.
در دو گزارش قبلی اشاره کردیم که حوزه علوم انسانی برای اغلب مردم این جذابیت را دارد که به آن سرک بکشند و نظر بدهند؛ در این میان افرادی هم هستند که نظرات شخصی خود که حاصل دیده ها و شنیده های روزمرهشأن است را کتاب می کنند و به زعم خودشان کار جامعهشناسانه انجام می دهند در حالیکه این کجا و آن کجا. در ادامه سلسله گفت گوهایی که با مبحث سرک کشیدن همه به علوم انسانی و نوشتن کتاب های به اصطلاح جامعه شناسی زرد گرفتیم با سعید معیدفر، گفتگو کردیم که در ادامه آنرا می خوانید؛
وی ضمن اشاره به اینکه مخالف انتشار کتاب هایی مثل «جامعهشناسی خودمانی» و امثال آن نیست اظهار داشت: من مخالف انتشار چنین کتاب هایی نیستم چون می بینیم اغلب آنها هم تجدید چاپ شدند و مورد توجه عموم مردم قرار گرفتند به شرطی که میان این آثار با کتاب های جامعهشناسی رسمی و علمی تفکیکی قائل شویم. محتوای اغلب این کتاب ها هم شامل عقده های فروخفته و ناکامی های مردم است و عمدتاً هم نگاه های بدبینانه نسبت به ایرانیان دارند. مثل اینکه ما آدم های چاپلوس، دروغگو و پاچهخوار هستیم و بعنوان نمونه مجموعه پاورچین که مهران مدیری برای تلویزیون ساخته بود و امثال آن همگی بازتاب ناکامی ها و عدم موفقیت هایی است که مردم در زندگی روزمره دارند و در چارچوب ضربالمثل، مفاهیم و اینها در می آورند یا فیلم و سریال درباره آنها ساخته و یا بعضاً کتاب راجع به آنها نوشته می شود. در واقع این آثار حرف دل آدم هاست که توسط یک نفر جمع و کتاب شده است. حرف های خودمانی که بارها همه ما در کوچه و خیابان و تاکسی شنیدهایم. دلیل استقبال از این آثار این است که ادامه همان گفتگوهای روزمره و خودمانی تاکسی، اتوبوس و پارک است.
بسیاری از نتایج پژوهش های جامعه شناسانه قابل اعتماد نیست
معیدفر اضافه کرد: برای جامعه ای که گرفتار ناکامی می شود و نمی تواند خودش باشد و به علت ساختاری سیاسی و اجتماعی متصلبی که دارد امکان اینکه بتواند برپایه مفروضاتی به یکسری نتایج برسد را ندارد خواه ناخواه چنین آثاری تولید می شود. کاری که آقای نراقی در کتاب هایش می کند این است که این حرف ها و گفت وگوها را با تیزبینی و غلظت بیشترکتاب می کند و خب طبیعتاً آدم ها از شنیدن آن لذت می برند و خوششان می آید چون عقده های سرکوفته خودشان را در این آثار می بینند پس جایگاه خودشان را دارند و قابل حذف نیستند.
نویسنده جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران افزود: البته در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته این اتفاق کمتر می افتد چون جامعه شناسی یک جایگاه رسمی دارد در صورتی که در کشور ما اینطور نیست. مصداق بارز این صحبت، اینکه ما وقتی برای یک کار پژوهشی پرسشنامه به مردم می دهیم که پرکنند یا اغلب از همکاری و پرکردن آن امتناع می کنند یا اگر هم جواب دهند جوابشان صادق نیست چون به علت ساختارهای سیاسی- اجتماعی متصلب جامعه یکسری ترس های ذهنی دارند. یکسری مکنوناتی است که وقتی آدم ها با آنها مواجه می شوند در نظر آنها تاثیر می گذارد بنابراین من وقتی حتی پرسشنامه های پرشده را هم می خواهم تحلیل و پژوهش کنم نمی دانم چقدر این پاسخ ها صحیح است چون آدم ها اعتماد نمی کنند و تصورشان براین است که نمی توانند چیزی که به آن فکر می کنند را به صراحت بیان کند خصوصاً اگر سوالات حساس و سرنوشت ساز باشد.
معید فر اشاره کرد: در جامعه ما نوعی دوگانگی هم وجود دارد؛ بخش زیر و بخش رو و همین دوگانگی بسیار مانع پیشرفت جامعه شناسی می شود چون جامعه شناسی به جامعه ای نیاز دارد که دوگانگی به این شکل وجود نداشته باشد و وقتی عرصه برای وجود چنین مدل رسمی جامعه شناسی تنگ می شود، مجال بروز جامعه شناسی غیر رسمی و همان آثاری که به آن اشاره کردیم که بیشتر دلنوشته و حرف دل مردم است بیشتر می شود. به شکلی این دوگانگی که در منِ خاورمیانه ای وجود دارد من را در مقابل جامعه شناسی رسمی گرفتار تردیدها و مشکلات می کند. اینکه ما همیشه نگران اینیم کسی سرمان کلاه بگذارد، همیشه نگران تقلب شدن و تقلب کردن دانش آموزانمان هستیم همگی به خاطر ساختارهای سفت و سختی که اشاره کردم.
ورود نصفه نیمه به دنیای مدرن
وی خاطرنشان کرد: یکی از دوستان پروفسور رفیع پور تعریف می کرد که خیلی از داده های پژوهشی که ایشان جمع آوری کرده است، به این شکل بوده که خیلی سال پیش یک ون خریده بودند و در مسیرهای مختلفی که میرفته آدم ها را سوار می کرده و افراد تصور می کنند ایشان مسافرکش است و سر صحبتشان باز میشده و در واقع پروفسور رفیع پور خیلی از داده هایشان را از راه غیررسمی جمعآوری می کردند چون تصور می کردند اگر پرسشنامه سراغ مردم بروند نمی توانم خیلی از مکنونات را به دست بیاورم. همین دوگانگی سبب می شود که خیلی از نتایج پژوهش های جامعه شناسانه ما منطبق بر حقیقت های جامعه نیست البته این به معنای نادیده گرفتن پژوهشها و تحقیقات نیست، آنها جای خویش را دارند ولی به علت تناقض میان دو بخش رو و زیرین بخشی از حقیقت های جامعه شناسی در کتاب هایی که گفتیم بیشتر درد و دل مردم است پیدا می شود. باآنکه نمی توان این کتاب ها را در دسته جامعهشناسی قرار داد چون وقتی عنوان «جامعه شناسی» را برای یک کتاب، مقاله و امثال این قرار می دهیم باید به دیسیپلین های آن پایبند باشد که خب این آثار، چنین چارچوبی ندارند ازاین رو این کتاب ها در دسته فرهنگ عامیانه و گفتگوهای عامیانه قرار دارند.
این استاد جامعه شناسی در انتها اظهار داشت: اینکه یکسری افراد به چنین آثاری عنوان جامعه شناسی می دهند دلیلش این است که «جامعه شناسی» بعنوان یک چارچوب علمی مشروعیتی دارد و این کتاب ها از این مشروعیت برای کار دیگری استفاده کردند که جامعه شناسی نیست چون جامعه شناسی قواعد خاص خودش را دارد. البته این اتفاق در حوزه های دیگر کشورمان مثل سیاست هم افتاده است به این معنا که مثلاً عنوان و صورت پارلمان و مجلس را از کشورهای مدرن دیگر به عاریه گرفتیم ولی محتوای آن چیزی دیگریست و همین مبحث از مظاهر توسعه نیافتگی است که فقط قالب مدرن یک چیز را می گیریم ولی در ظرف آن چیزی دیگری می ریزیم. چون ورود ما به دنیای مدرن یک ورود کامل نیست و یک ورود نصفه نیمه است ازاین رو ما قالب ها را داریم ولی محتواها همچنان استمرار وضعیت گذشته است. کاری که این کتاب ها می کنند را خیلی از مستشرقین و دوگوبینو هم قبلاً کردند و راجع به ایرانی ها و خلق و خوی آنها می نوشتند حالا ما همان مباحث را در چارچوب جامعه شناسی قرار دادیم در صورتی که به بیان ساده کار انها هویدای اسرار مگوی مردم است نه چیزی بیشتر.

1399/10/30
22:47:49
0.0 / 5
1046
تگهای خبر: آثار , اجتماعی , انسانی , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۴
پرسی بلاگ