حجت الاسلام غلامی مطرح كرد؛

نقش بخشنامه ارتقا و سیاست های علمی در تقدم بخشی به نیازهای کشور

نقش بخشنامه ارتقا و سیاست های علمی در تقدم بخشی به نیازهای کشور

پرسی بلاگ: یکی از دغدغه های درستی که طی سالهای اخیر شکل گرفته، نقش بخشنامه ارتقا و سیاست های علمی و فناورانه کشور در تقدم بخشی به نیازهای کشورهای قدرتمند بجای کشور خودمان است.



به گزارش پرسی بلاگ به نقل از مهر، نشست سنجش و ارزیابی بخشنامه ارتقا اعضا هیأت علمی دانشگاه ها، تهران، تالار فارابی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با حضور حجت الاسلام رضا غلامی، رییس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و تکنولوژی امروز اجرا شد.
متن سخنرانی غلامی در این جلسه از این قرار است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
ابتدا لازم می دانم بعنوان میزبان، ضمن خوش آمدگویی به حضار گرامی، از تک تک اساتید و پژوهشگران بزرگواری که دعوت مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را پذیرفتند و برای سخنرانی در این جلسه مهم قبول زحمت فرمودند، کمال تشکر را داشته باشم. همین طور شایسته می دانم از برادر گرامی رضا ماحوزی که دبیری این جلسه را عهده دار شدند و زحمات زیادی برای برگزاری نشست کشیدند، صمیمانه قدردانی نمایم.
همانطور که می دانید، عنوان بحث من در این جلسه، «سناریوهای آینده علم، و تأثیر آن در فاکتورهای ارزیابی کارهای علمی» است. به توجه به کمبود وقت، مباحث خودم را در دوازده بند خدمتتان تقدیم خواهم کرد:
یکم. تردیدی نیست که بخشنامه ارتقا اعضا هیأت علمی دانشگاه ها، در رشد علمی اساتید و همین طور در پیشرفت علمی کشور نقش منحصر به فردی دارد. من خیلی موافق بروکراسی زدگی در دانشگاه ها و گرفتن آزادی عمل از اساتید در کارهای علمی نیستم و آنرا مانعی برای خلاقیت و نوآوری قلمداد می کنم اما از جانب دیگر، رویکرد آنارشیستی هم به دانش و دانشگاه ندارم. یعنی معتقدم حتما باید در اداره دانشگاه ها و خصوصاً در ساحت فعالیت اعضا هیأت علمی، نظم و برنامه عاقلانه و متعادلی وجود داشته باشد تا هم از اتلاف ظرفیت ها جلوگیری شود و هم امکان تقرّب به چشم انداز علمی کشور متصور باشد. از این منظر، بخشنامه ارتقا اعضا هیأت علمی دانشگاه ها بغیر از خوبی ها و نقاط قوتی که دارد و باید در مجالی مناسب لیست شود، با چندین ضعف جدی روبروست: اولاً، تنوع و تکثر سلایق و ذائقه ها را خصوصاً در عرصه روش، نادیده گرفته است. ثانیاً، رویکرد تخصصی اش به علوم و رشته های ذیل هر علم (خصوصاً ساحت بین رشته ای و چند رشته ای) ضعیف است. بطورمثال برای کل علوم انسانی با ۱۶ رشته مختلف نسخه واحدی پیچیده است. ثالثاً، استثنائات آن به حد کفایت نمی رسد. مثلاً، امکان فعالیت آزادانه برای نخبگان و نوابغ علمی را سلب کرده است یا دست هیأت های ممیزه را برای ارتقا اساتیدی که به علت برخورداری از نبوغ علمی (خارج از روال تعیین شده) به دستاوردهای علمی فوق العاده رسیده اند می بندد. رابعاً. به نوآوری و نظریه پردازی های بزرگ بها زیادی نمی دهد. بطورمثال اگر استادی در یک کرسی نوآوری یا نظریه پردازیِ رسمی، بالاترین امتیاز را بیاورد، در نهایت طبق این بخشنامه، در حد یک کتاب یا قدری بیشتر برای آن امتیاز قائل می شوند. خامساً. بخشنامه ارتقا، به پاسخگویی واقعی و غیر کلیشه ای به نیازهای مبتلابه کشور توسط اعضا هیأت علمی کم التفات است و سادساً. بخشنامه ارتقا، از انعطاف لازم را برای انطباق حرکت علمی کشور با تحولات زمانه و مرزهای علمی جهانیِ برخوردار نیست و خصوصاً نگاه آینده نگرانه آن ضعف های جدی دارد که بحث من در این سخنرانی درباره همین مطلب است.
دوم. آینده پژوهی علم و فناوری، یکی از عرصه های مهم در عین حال جذاب در دنیاست و سالانه صدها مقاله و کتاب خوب دراین زمینه منتشر می شود. اغراق نیست اگر تاکید کنم که طی دهه های گذشته، اساس حکمرانی علمی و فناوری در دنیا آینده پژوهی بوده است. یعنی کشورهایی در حکمرانی علمی و فناوری موفق بوده و هستند که به آینده پژوهی در حکمرانی خود تکیه بیشتری داشته و دارند. شما می دانید که مرزهای علمی و فناوری در دنیا دائماً درحال جابجایی است. شاید هر سال این مرزها جابجا می شود. مهم ترین پرسش در آینده پژوهی علمی و فناوری این است که مرز علم و فناوری در بازه های زمانی مختلف کجا خواهد بود و مهم تر از آن، چه عواملی در جابجایی مرزهای علمی و فناوری نقش کلیدی خواهند داشت؟ مادر آینده پژوهی عمومی به روند پژوهی خیلی بها می دهیم اما من معتقدم به قدری سرعت تحولات در ساحت علمی و فناوری سریع و غافل گیر کننده است که آینده پژوهی علمی و فناوری دیگر نمی تواند برای گمانه زنی درباره آینده، چندان بر روی روند پژوهی تکیه کند. به بیان واضح تر، در پیشرفت های برق آسای علمی و فناوری، عوامل پنهان فراوانند که همین عوامل ممکنست کل محاسبات آینده پژوه را به هم بریزد. بطورمثال ممکنست به علت روابط سیستماتیک جهان طبیعت، یک کشف بزرگ علمی، همچون یک دومینو، صدها کشف علمی دیگر را هم دفعتاً به همراه داشته باشد. به همین سبب، من معتقدم بهترین روش برای آینده پژوهی علمی، روش سناریو نویسی است. البته می دانید که سناریوها بی ارتباط با وضع گذشته و حال نیستند اما می توانند شرایط باز تری را برای پیش بینی آینده پیش روی آینده پژوه قرار دهند. به نظر من، آینده پژوهی علمی و فناوری ارتباط وثیقی با شناحت نبض جامعه جهانی دارد و چنانچه آینده پژوه ادراک عمیقی از جامعه خصوصاً گسل های فعال و نیمه فعال آن نداشته باشد، مشخص نیست قادر به تهیه سناریوهای درست باشد ضمن آنکه برای آینده می توان با رویکرد های مختلف به سمت سناریونویسی حرکت کرد. بطورمثال رویکرد ارزش مدارانه، رویکرد کارکردگرایانه، رویکرد مسأله گرایانه و غیره که در جای خود محل بحث می باشد.
می توانستم درباره رابطه تنگاتنگ علم و فناوری در پرانتز صحبت کنم و برای آن در سخنرانی خودم یک بند مستقل در نظر نگیرم اما به علت اهمیت مناسبات علم و تکنیک، لازم است در قالب یک بند مستقل درباره آن نکاتی را عرض کنم. خب، شما عزیزان می دانید که علم و فناوری هر یک دنیای خاص خودرا دارند اما از قرن ۱۹ به بعد، این دو دنیا با هم به صورتی ادغام شده اند. چرا؟ به جهت اینکه نه فقط از پس از انقلاب صنعتی، این علم است که زمینه ساز ظهور فناوری و به تبع آن گسترش صنعت است ولیکن به میزانی که فناوری و صنعت رشد می کند، علم را هم به رشد وادار می کندسوم. می توانستم درباره رابطه تنگاتنگ علم و فناوری در پرانتز صحبت کنم و برای آن در سخنرانی خودم یک بند مستقل در نظر نگیرم اما به علت اهمیت مناسبات علم و تکنیک، لازم است در قالب یک بند مستقل درباره آن نکاتی را عرض کنم. خب، شما عزیزان می دانید که علم و فناوری هر یک دنیای خاص خودرا دارند اما از قرن ۱۹ به بعد، این دو دنیا با هم به صورتی ادغام شده اند. چرا؟ به جهت اینکه نه فقط از پس از انقلاب صنعتی، این علم است که زمینه ساز ظهور فناوری و به تبع آن گسترش صنعت است ولیکن به میزانی که فناوری و صنعت رشد می کند، علم را هم به رشد وادار می کند. اجازه بدهید کمی بیشتر توضیح دهم! اولاً، همه می دانیم که بسیاری از فناوری ها تقلید و کپی برداری از سیستم اعجاب آور طبیعت است، پس هر میزان علم تسلط بیشتری به کارکردهای طبیعت پیدا کند، بطور طبیعی، امکان ظهور تکنولوژیهای جدید بیشتر فراهم می شود. از جانب دیگر، فناوری ها هرقدر پیچیده تر می شوند به محاسبات علمی دقیق خصوصاً در علوم پایه، وابستگی بیشتری پیدا می کنند. ثانیاً، وقتی علم نقش بی بدیلی در رشد فناوری و به تبع آن صنعت داشت، صاحبان صنابع بزرگ، حمایت های بی دریغی را از علما و دانشمندان می کنند که این حمایت ها، به رشد علمی بیشتری در جهان می انجامد. ثالثاً، از آنجائیکه خود علم در پروسه کشف، پردازش و تحلیل، به ابزارها و فناوری های پیشرفته محتاج است، زنجیره رشد فناوری در جهان به رشد علمی نیز کمک شایان توجهی می کند. یعنی علم و فناوری متقابلاً به پیشرفت یکدیگر کمک می کنند. همه اینها سبب می شود که رشد علم و فناوری را دو روی یک سکه بدانیم.
چهارم. بغیر از وابستگی حیات و بقا نظام سرمایه داری به ادامه برق آسای رشد علم و فناوری در جهان، نباید از نظر دور داشت که ارتقا سواد و آگاهی در جهان و از همه مهم تر، چشیدن طعم قدرت و رفاهِ ناشی از تسلط بر طبیعیت، میل انسان به کشف ناشناخته ها را صدچندان کرده است. به هر حال نمی توان حب نفس و حب حیات و ماندگاری را در انسان ها نادیده گرفت؛ از جانب دیگر، علم در جهان مدرن دیگر به دنبال ادامه راه فلاسفه کلاسیک برای فهم ماهیت و کنه اشیا و پدیده ها نیست بلکه مسأله اصلی در علم، فهم مکانیزم پیچیده و در عین حال سیستماتیک طبیعت است که بتوان بوسیله آن، قدرت انسان و استقلال آن از طبیعیت و حتی خدا را بیش از پیش افزایش داد. با این ملاحظه، نه فقط میل انسان معاصر به رشد علم کم نشده بلکه همچنان علم نقش پیشران توسعه را در جهان بازی می کند. به بیان دیگر، هیچ کشور به اصطلاح توسعه یافته و یا درحال توسعه ای را نمی توان یافت که به سرمایه گذاری علمی در پروسه توسعه بها کافی نداده باشد یا تصور کند با رشد اقتصاد منهای علم، امکان دست یابی به توسعه واقعی وجود دارد.
پنجم. باز علاقه مندم این مطلب را در یک بند مستقل مورد تاکید قرار دهم که بشر می داند آنچه تا حالا به آن چه در ساحت علم و چه در ساحت فناوری رسیده است، در مقابل جهان بی انتهای علم ناچیز است. این فقط یک شعار نیست بلکه واقعیت هایی که انسان طی سده های اخیر خصوصاً هم اکنون با آن روبروست، روشن می کند که به رغم همه پیشرفت های علمی و فناوری ای که انسان معاصر به آن دست یافته، هنوز نادانسته های آن نسبت به دانسته های آن بسیار ناچیز است و کم ترین شاهد برای اثبات این مدعا، قدرت مافوق تصور طبیعیت برای به کام مرگ کشاندن انسان است که دراین زمینه تفاوت چندانی میان انسان های فقیر و انسان های غنی وجود ندارد. از انواع حوادث طبیعی چون سونامی و زلزله تا طوفان های عظیمی که بشر بر روی آن همچنان کنترلی ندارد تا انواع بیماریهای ناشناخته و لاعلاج یا ویروس های مسری کشنده که هر از چندی، بینی انسانِ مغرور و سرمست از پیشرفت های علمی و فناوری را به خاک می مالد و به انسان تفهیم می کند که با وجود همه تلاش هایی که انسان برای غلبه بر نادانسته ها صورت داده و دراین راه بیش از همه به طبیعت ظلم کرده است، همچنان طبیعت بر انسان فائق است و انسان در مقابل طغیان های شناخته شده و ناشناخته طبیعت چاره ای جز تسلیم و قربانی دادن ندارد. البته ثمره باور انسان به غلبه نادانسته های خود به دانسته هایش، سبب می شود که تلاش او همچنان برای گشودن مرزهای علمی بیشتر و بیشتر شود و پس نه فقط از میزان حرص و ولع انسان قرن حاضر نسبت به حرص و ولع انسان قرن بطورمثال ۱۸ و ۱۹ چیزی کم نشده بلکه بمراتب بیشتر هم شده است.
ششم. شاید کمی زود باشد که وارد بحث سیاست جمهوری اسلامی در عرصه علم و فناوری بشوم اما به علت ضیق وقت چاره ای ندارم در همین جا بر روی این مطلب تاکید کنم که سیاست قطعی نظام جمهوری اسلامی که خصوصاً از طرف رهبر انقلاب بارها مورد تاکید قرار گرفته است، نه فقط تقرّب به مرزهای علمی است، بلکه سرمایه گذاری های وسیع و هوشمندانه برای تقویت چرخه نوآوری و به دست آوردن نقش پیشتازانه در علم و فناوری در جهان است. یعنی نظام اسلامی با وجود تفاوت هایی که در جهان بینی خود با جهان بینی مدرن دارد، و با وجود ادراکی که نسبت به سهم مدرنیسم در پیشرفت علم و فناوری در جهان دارد، جنبه های مثبت رشد علم و فناوری را نسبت به جنبه های منفی آن بیشتر می داند و بنا ندارد با کناره گیری از قافله علمی ذنیا و تن دادن به صورتی انزوای خودخواسته، کشور را از ثمرات رشد علمی و فناوری خصوصاً در ساحت احیا تمدن نوین اسلامی محروم کند. در حقیقت، به اجمال عرض می کنم که این جمع بندی در سیاستگذاری های کلان علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران مشاهده می شود که با فهم برخی مضرات علم و فناوری مدرن و البته تلاش عملی برای کاهش این مضرات، کشور در میدان تعامل و هم افزایی جهانی بمنظور گسترش مرزهای علمی مشارکت نموده و بغیر از فراهم ساختن فرصت های پیشرفت همه جانبه برای خود، سهم مهمی نیز در حرکت جهانی برای گشودن راه های بسته علمی داشته باشد. البته طبیعی است برای ما مانند هر کشور دیگری، اولویت اول، بهره گیری از علم و فناوری برای پیشرفت خودمان می باشد اما روشن است که پیشرفت علمی حتی با نیت پیشرفت ملی، جر با مشارکت مؤثر و پیشتازانه در حرکت علمیِ جهانی امکان پذیر نیست هرچند موانعی نیز بوسیله قدرت های بزرگ برای مشارکت نخبگان ایرانی در مشارکت های علمیِ جهانی به وجود آمده است.
هفتم. اگر بعد از این مقدمه طولانی بخواهم وارد ساحت آینده پژوهی علمی و فناوری بشوم، بحث را با این سوال شروع می کنم که رویکرد آینده علم و فناوری بیشتر به چه سمت است؟ به بیان دیگر، امروز بشر چه آرمان یا هدفی در میدان علم و فناوری در سر دارد؟ برای پاسخ به این پرسش بسیار مهم، چاره ای جز مطالعات جامعه شناسانه و حتی سیاسی وجود ندارد. همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، تا آینده پژوه، نبض جوامع جهانی که امروز در اثر رشد اعجاب آور فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی خصوصاً فضای مجازی، به یک محیط زیست تقریباً اشتراکی دست یافته است، را در دست نداشته باشد، قادر به پاسخگویی به این پرسش نیست. البته می دانیم که هرنوع مطالعه جامعه شناسانه و حتی سیاسی دراین زمینه، مستلزم دسترسی به یکسری بیگ دیتاها است. طبیعی است که من به این بیگ دیتاها دسترسی ندارم اما می توانم برمبنای مخرج مشترک دیدگاه های صاحب نظران جهانی به تعدادی گزاره آزاد درباره رویکرد آینده علم و فناوری دست پیدا کنم که شاید لااقل در شکل دهی به فرضیه مطالعه جامعه شناسانه ما و حتی تهیه سناریوهای محتمل نقش آفرین باشد.
این گزاره ها عبارتند از:
الف. غلبه بر بیماریهای لاعلاج یا صعب العلاج
همه می دانیم که بشر همچنان با بیماریهای لاعلاج یا صعب العلاج زیادی مانند انواع سرطان ها روبروست که سالانه میلیونها نفر را از فقیر و غنی به کام مرگ می کشاند. در چنین شرایطی، طبیعی است که همچنان در آینده بخش مهمی از ظرفیت های علم و فناوری جهانی معطوف پیدا کردن راه های جدید برای غلبه نسبی بر این جنس بیماریها بشود هرچند باید توجه داشت که ادامه سوء استفاده دهشتناک بشر از محیط زیست به افزایش این نوع بیماریها کمک می نماید و متأسفانه در وضعیت فعلی و آینده جهان، پایانی برای این بیماریها متصور نیست. در این جهت، بغیر از توجه به تقویت روش های رایج امروزی، علوم یا فناوری های نظیر فناوری نانو، دانش سلول های بنیادی، علوم ژنتیک خصوصاً ساحت ژنومیک، نقش مهمی دراین زمینه بازی خواهند کرد. یعنی بغیر از کاربردهای پرشمار دیگری که بطورمثال فناوری نانو در عرصه های مختلف دارد، این فناوری بمنظور غلبه بشر بر بیماریهای لاعجلاج یا صعب العلاج با رشد چشم گیری روبرو خواهند شد.
ب. مصونیت بخشی در مقابل حملات بیولوژیک شامل طبیعی و غیر طبیعی
نباید تصور کرد هر نوع حمله بیولوژیک لزوماً برنامه ریزی شده و مستقیماً از طرف انسان ها طراحی می شود. خیر، تعدادی از حملات بیولوژیک عکس العمل طبیعی مواجهه خصمانه انسان با طبیعت است هر چند حملات بیولوژیک از طرف انسان ها به همدیگر هم در جای خود قابل توجه است. آنچه مهم می باشد، بشر برای غلبه بر این نوع حملات به پیشرفت علوم و فناوری های زیستی توجه مضاعفی نشان خواهد داد و این علوم و فناوری ها در آینده سهم به سزایی از سرمایه گذاری های علمی را به خود اختصاص می دهند.
ج. به تأخیر انداختن مرگ کره زمین
مرگ کره زمین یک داستان تخیلی نیست بلکه امروز بشر خیلی بیشتر تر از آنچه قابل تصور است به نابودی کره زمین نزدیک شده است؛ همه اینها در حالی است که تمدن مدرن با وجود ضربات اساسی ای که تا حالا در اثر بهره کشی نامعقول و نامتعادل و ظالمانه از کره زمین داشته است، همچنان فکر بهره کشی ظالمانه و البته بیش تر، از این کره خاکی را از سر خود بیرون نکرده است. در عین حال، روز به روز بر تعداد دلسوزان صیانت از محیط زیست بیشتر و بیشتر می شود و جهان به نحو اجتناب ناپذیری به سمت مقابله با عوامل نابودی کره زمین همچون افزایش گازهای گلخانه ای پیش خواهد رفت. در این جهت، جایگزین یابی برای سوخت های فسیلی به مثابه منبع اصلی و ارزان انرژی در دنیا، موضوعی است که همچنان دنبال خواهد شد و ما در آینده شاهد گسترش قابل توجه فناوری های به اصطلاح سبز خصوصاً در عرصه تامین انرژی خواهیم بود.
د. رفاه و قدرت بیشتر
با وجود کمک شایان توجهی که علوم و فناوری ها به رسیدن بخش عمده جمعیت بشر به رفاه و راحتی بیشتر داشته است، همچنان انسان دست از کوشش برای رسیدن به رفاه بیشتر و در سر پروراندن رویاهای زیبا دراین زمینه نکشیده است. این سطح از رفاه می تواند در بعضی از طیف های اجتماعی جنبه تجملی و لوکس داشته باشد اما کاربرد آنها در زندگی، به قسمتی از سبک زندگی انسان مدرن تبدیل گشته است. در این جهت، در آینده نزدیک شاهد گسترش برخی فناوری ها مانند فناوری هوش مصنوعی و نقش آن در گسترش وسایل نقلیه خودران، کاربرد وسیع تر و ارزان تر انواع رباط ها، اشاعه کشاورزی فوق مدرن با بهره گیری از زنجیره ای از فناوری هایی مانند ماهواره ها و فضای مجازی، پیگیری برای رسیدن به برق بی سیم، تکنولوژی کربنی، چاپ سه یعدی و غیره خواهیم بود که البته هر یک از اینها می تواند دومینو وار در رشد علم و فناوری اثرگذار باشد.
ه. تولید بیشتر تسلیحات دفاعی و تهاجمی جدید
چه امروز و چه در آینده، تقریباً انواع علوم و تکنولوژیهای جدید در حوزه تولید انبوه جنگ افزارهای پیشرفته تر نقش آفرین بوده و هستند و کشورهایی که سیاست تهاجمی نیز ندارند خودرا مجبور به حفظ توانمندی های علمی و فناوری در این ساحت برای دفاع از خود می بینند. شوربختانه پروسه تولید همین سلاح های مرگ بار نسبت وثیقی با رشد کلان علمی و فناوری در جهان هم دارد؛ یعنی می تواند منطقه مشترک عظیمی برای علوم و فناوری جنگی و غیر جنگی در نظر گرفت. بغیر از این واقعیت، گمانه زنی ها نشان میدهد که در آینده، فناوری های دخیل در تولید هواپیماهای بدون سرنشین و یا گسترش فناوری های در رابطه با جنگ الکترونیک و حتی کشاندن حملات به نقاطی از زمین، بوسیله فضا، عرصه هایی است که روی آن سرمایه گذاری های وسیعی صورت خواهد گرفت.
و. گرایش به گسترش بیش از پیش ارتباطات و تعاملات (زندگی مجازی)
هرچند تقربیاً دو دهه از شکل گیری فضای مجازی به مثابه مجموعه ای عینیت یافته از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی بعلاوه سایر علوم و مهارت های انسانی خصوصاً هنر گذشته است اما نباید از این واقعیت غافل بود که نه فقط هنوز فضای مجازی در ابتدای راه است بلکه از میل و گرایش انسان ها به بسط و تعمیق ارتباطات و تعاملات خود بوسیله فضای مجازی که البته به تغییر بسیاری از مناسبات مدنی و حتی شکل گیری یک تمدن تازه بشری نیز منجر خواهد شد کاسته نشده است.
از هوش مصنوعی و جهان رباتیک که یکی از اعجاب انگیر ترین کاربردهای آنرا باید در فضای مجازی جستجو کرد تا فراگیر شدن اینترنت اشیا و نتایج علمی و فناوری آن؛ از تولید بیگ دیتاها و نقش آن در مدیریت جهانی تا بلاک چین و نقش آن در انقلاب افتصادی در دنیا؛ از رایانش ابری تا واقعیت مجازی و واقعیت افزوده؛ از متاورس و کاربرد وسیع لنزهای هوشمند در آن تا دهها فناوری خُرد دیگردر واقع، بشر با وجود آنکه تهدیداتی از ناحیه گسترش فضای مجازی احساس می کند اما درکل، فرصت های مجازی را به تهدیدات آن کاملاً ترجیح می دهد. با این وصف، طبیعی است که فضای مجازی و مجموعه علوم و فناوری های در رابطه با آن، در آینده با پیشرانی نسل های جدید فناوری های ارتباطاتی یعنی g5 یا g6 با توسعه چشم گیری روبرو خواهد شد. از هوش مصنوعی و جهان رباتیک که یکی از اعجاب انگیر ترین کاربردهای آنرا باید در فضای مجازی جستجو کرد تا فراگیر شدن اینترنت اشیا و نتایج علمی و فناوری آن؛ از تولید بیگ دیتاها و نقش آن در مدیریت جهانی تا بلاک چین و نقش آن در انقلاب افتصادی در دنیا؛ از رایانش ابری تا واقعیت مجازی و واقعیت افزوده؛ از متاورس و کاربرد وسیع لنزهای هوشمند در آن تا دهها فناوری خُرد دیگر.
ز. نیاز بشر به سیستم ابرمحاسباتی
بسیاری از پیشرفت های عظیم علمی و حتی فناورانه، نیازمند امکان محاسبات عظیمی است که در گذشته یا انجام آن متصور نبود یا نیازمند تجمیع و اتصال هزاران کامپیوتر بود، هم اکنون، این محاسبات عظیم بوسیله توسعه مکانیک کوانتوم و خلق کامپیوتر های کوانتومی با پایه جدید محاسبات عظیم و باور نکردنی کوانتوم، امکان پذیر شده است. هرچند هنوز تعداد اندکی از این کامپیوتر ها در جهان تولید شده اما فناوری آن در اختیار بشر قرار گرفته و در سالهای آینده، نه فقط این کامپیوتر ها در تعداد بالایی در دنیا توزیع و مورد استفاده قرار خواهد گرفت بلکه ورود مبنای محاسبات بسیار دقیق کوانتومی به دنیای علم و فناوری، تحولات عظیمی را در جریان علم و فناوری پدید خواهد آورد.
ح. نیاز بشر به منابع عظیم و تحول آفرین انرژی
جدای از مباحثی که درباره گرایشات اجتناب ناپذیر بشر به فناوری های سبز و در رأس آنها انرژی های تجدید پذیر بیان شد، مدلهای فعلی توسعه جهانی، صرف نظر از درست یا غلط بودنِ پارادیم حاکم بر آن مدلها، نیازمند منابع عظیم انرژی است که خصوصاً بعد از نفت و گاز، در صدر آن، انرژی هسته ای است. هرچند فناوری های کلاسیکِ انرژی هسته ای هنوز در سطح وسیع مورد استفاده قرار می گیرد اما فناوری همجوشی هسته ای بر عکس شکاف هسته ای، فناوری ای است که در صورت گسترش آن در آینده، می تواند حجم تولید انرژی هسته ای را دهها برابر افزایش دهد که در اینصورت بخش مهمی از نیاز خیلی از کشورها به انرژی از این طریق هرچند با قیمیت بالاتر از سوخت های فسیلی قابل تامین بوده و حتی امکان های جدیدی را برای شکل گیری فناوری های تازه خصوصاً در عرصه هوا- فضا فراهم می آورد.
ط. میل بیشتر به استفاده از فضا
اگر در گذشته موضوع سفر بشر به فضا با تخیلات عجیب و غریب درآمیخته بود، و تصویر ملموس و قابل فهمی از سرمایه گذاری های هنگفت قدرت های بزرگ بر روی پروژه های فضایی وجود نداشت، اما امروز چندان فهم دلیلهای این همه اهتمام قدرت ها بر روی فضا چندان دشوار نیست. بغیر از پیدا کردن راهی برای زیست بشر در آینده در بعضی کرات، امروز باز کردن ابواب جدیدی از دانش خصوصاً دانش فیزیک و شیمی به کمک آزمایش بر روی قوانین متفاوت حاکم بر سایر سیارات، موضوع بهره گیری از منابع غنی معدنی موجود در سایر سیارات، تسلط بیشتر بوسیله فضا بر روی کره زمین و حتی اقدامات نظامی مقابل کشورها از این طریق، پروژه های عظیم عرصه هوا و فضا را معنادار تر کرده است. بنظر می رسد یکی از ساحت های مهمی که در آینده بخش مهمی از ظرفیت های دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی دنیا را به خود مشغول می کند، پروژه های زنجیره ایِ حوزه هوا و فضا و البته اندیشیدن به نتایج مثبت و منفی آن می باشد.
ی. باز کردن گره های شناختی و عبور از بن بست ها
باید قبول کرد که به رغم گسترش علوم انسانی و اجتماعی طی چند سده اخیر و در آمیختن این علوم با علوم طبیعی، همچنان علوم انسانی موجود نتوانسته به خیلی از پرسش های بشر در ساحت های مختلف پاسخ روشنی ارائه نماید. در این میان، رویش علوم شناختی بر پایه کشف دنیای اعجاب آور مغز و ذهن انسان و هم افزایی رشته هایی چون فلسفه ذهن، روان شناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی و کارکردهای پیچیده حاصل از آن، راه تازه ای را برای جبران ضعف های علوم انسانی و اجتماعی فراهم نموده است. البته باید پذیرفت که علوم شناختی یکی از شاخه های علوم تجربی است و طبیعی است که به رغم مزیت هایی که می تواند برای کشف و پیش بینی مسائل اجتماعی و حتی ارائه برخی تجویزات در این حوزه بوجود آورد، همچنان سایه نسبیت گرایی را بر روی علوم انسانی نگه خواهد داشت. از جانب دیگر، گسترش علوم شناختی، بشر را بیش از گذشته از متافیزیک و اثرات عمیق آن بر روی حیات فردی و اجتماعی بشر محروم خواهدنمود. در عین حال، این عرصه علمی با دلیل گشایش هایی که در شناخت نوع مواجهه انسان با عناصر حاکم بر حیات فردی و اجتماعی خود بوجود می آورد و نیز توانایی منحصربفردی که در پیش بینی پذیر کردن کُنش های انسانی دارد، بسیار مهم و تحول آفرین پیش بینی می شود.
ک. گرایش به علم دینی
هرچند تصور می شود که بحث از علم دینی عمدتا در دنیای اسلام و بطور خاص در ایرانِ بعد از انقلاب مطرح شده و دنبال می شود اما واقعیت این است که موضوع علم دینی در جهان مسیحیت نیز در جای خود محل توجه می باشد. آنچه مسلم است، جهان مؤمنین ضمن بدبینی به علم الحادی و سکولار، و با باور عمیق به مسیرهای منحصربفردی که دین برای فهم، پیش بینی و حل مسائل اجتماعی باز کرده است، معتقدند می توان در آینده با اتکاء به علم دینی، و دخالت دادن آموزه های متافیزیک، خیلی از ناکامی های علوم انسانیِ سکولار را جبران کرد. با این وصف، بنظر می رسد ما در آینده با توسعه علم دینی و حتی ادغام آن با علوم انسانیِ متداول روبرو خواهیم بود که البته رویکرد های پست مدرن به علم نیز (هرچند چنین نیتی ندارد) زمینه شکل گیری علم دینی را تا حدی هموار می کند.
هشتم. چقدر جهت گیری های آینده علم درست است؟
من موافق مطلق گویی درباره جهت گیری های علم و فناوری در دنیا نیستم. حتی درباره دستاوردهای علمی و فناوری در جهان مدرن، سیاه و سفید نگاه کردن به مدرنیته را نمی پسندم و تصور می کنم اولاً می توان بخش مهمی از دستاوردهای دانش مدرن را به نفع ارزش های الهی تغییر داد و ثانیاً، همه آنچه بعنوان پیشرفت های علمی و فناوری سراغ داریم لزوماً محصول اختصاصی مدرنیسم نیست. با این وجود به نظر می رسد: جهت گیری های علمی و به تبع آن فناوری در آینده همچنان از مشکلات زیر رنج خواهد برد:
- سایه نظام سرمایه داری و لیبرالیسم بر عمده میدان علم و فناوری می افتد.
- قدرت های بزرگ، بیش از گذشته از علم و فناوری در جهت شکل دهی معادلات سیاسی استفاده می نمایند.
- بخش بیشتری از علم و فناوری در جهت پروژه های سلطه گرایانه و برنامه های سیاه استفاده خواهد شد.
- حضور اخلاق در برنامه علم و فناوری خصوصاً کارکردهای آن بیش از پیش مغلوب رویکرد های نفع گرایانه خواهد شد.
- با وجود مخاطرات جدی زیست محیطی در جهان، همچنان علم و فناوری خط قرمزهای زیست محیطی را رعایت نخواهند کرد.
نهم. آیا سرنوشت ما قرار گرفتن در جایگاه مقلد است یا می توان مبدع بود؟
همانطور که در ابتدای سخن و به مناسبت بیان سیاست های جمهوری اسلامی در عرصه علم و فناوری اشاره کردم، سیاست ما عبور از نقش مقلد و رسیدن به نقش مبدع در زمینه علم و فناوری است؛ بدین سبب اگر به اهداف کشور در سالهای اخیر توجه بیشتری مبذول شود، نه فقط ارتقا مرتبه کشور در ساحت های علمی مختلف مورد تاکید قرار می گیرد، بلکه به صراحت از اهمیت عبور از مرزهای علمی سخن گفته می شود. شاید به نظر برسد که عبور از مرزهای علمی یک هدف دست نیافتنی است اما واقعیت این است که رسیدن جمهوری اسلامی به رتبه چهارم در فناوری فوق پیشرفته نانو، آن هم ظرف کمتر از ۱۵ سال، امکان دست یابی به رتبه اول جهانی و سپس پیشتازی در بعضی فناوری های دیگر را نفی نمی نماید.
دهم. حرکت در مرز علمی و مبدع بودن نباید به امری تشریفاتی تبدیل گردد
آنچه مسلم است عبور از مرز علمی و مبدع بودن لوازم و اقتضائاتی دارد که اگر در کشور مدنظر قرار نگیرد، این مساله در حد شعار و یا یک امر تشریفاتی تقلبل خواهد یافت. به نظر می آید، همچون مهم ترین لوازم مبدع شدن در عرصه علم و فناوری می توان به سه مورد زیر اشاره داشت:
- زنجیره ای دیدن علم و فناوری (نه نقطه ای دیدن آن)
- رشد علم و فناوری در میدان عمل و کاربرد وسیع و فراگیر آن در کشور
- حضور مؤثر در میدان ارتباطات و تعاملات جهانی
یازدهم. نباید انرژی و ثروت کشور صرف پاسخگویی به نیازهای کشورهای قدرتمند گردد
یکی از دغدغه های درستی که طی سالهای اخیر شکل گرفته است، نقش بخشنامه ارتقا و سیاست های علمی و فناورانه کشور در تقدم بخشی به نیازهای کشورهای قدرتمند بجای کشور خودمان است. فهم این مهم نیازمند قدری توضیح است. تاکید بیش از اندازه نظام آموزش عالی بر روی تولید مقالات در قالب ISI یا اسکوپوس و غیره و استانداردهای حاکم بر این پایگاه ها، بطور نانوشته ای پژوهشگران کشور را به سمت پاسخگویی به مسائلی سوق می دهد که بیش از آنکه مسائل روز و مبتلابه کشور محسوب شود، مسائل روز و مبتلابه کشورهای توسعه یافته محسوب می شود. در این صورت، عملاً کشور ما با وجود سرمایه گذاری های وسیع در زمینه علم و فناوری، بیش از آنکه بتواند از ماحصل این سرمایه گذاری به نفع پیشرفت خود استفاده نماید، به کشورهای قدرتمند خدمات علمی ارائه می کند و جالب این که کشور ما در حالی که می تواند به مسائل تراز اول دنیا بپردازد، هنوز در بعضی مسائل ابتدایی در داخل، وابسته است و سیستم علمی و فناوری کشور به طور معمول به این مسائل پاسخ سزاواری نمی دهد.
با همه این ها، یک تبصره مهم در اینجا باید زده شود و آن این که، جداسازی سیستم علمی جمهوری اسلامی از دنیای علم به اسم پاسخگویی به نیازهای روزِ داخلی، سبب می شود که عملاً تقرّب به مرزهای علمی برای دانشمندان ایرانی نا ممکن شود و حتی زمینه عقب ماندگی های بزرگ از مرزهای علمی را برای کشور فراهم نماید. با این ملاحظه، بنظر می رسد نظام علمی کشور ما باید به دنبال چاره ای باشد که ضمن استفاده از پیشرفت های علمی و فناوری برای پاسخگویی به نیازهای داخلی، شرایط حضور مؤثر دانشمندان کشور در صف اول میدان های جهانیِ علم و فناوری را نیز منتفی نکند. این، یکی از پیچیده ترین و سخت ترین تغییراتی است که باید در بخشنامه ارتقا فعلی صورت گیرد.
دوازدهم. چگونه باید در بخشنامه ارتقا سیاست های آینده نگاری علم و فناوری را ملحوظ کرد؟
من در آخر سخن، مایلم بحث خودرا در قالب چند اصل مهم جمع بندی کنم:
اصل اول. تفکر حاکم بر بخشنامه ارتقا باید در قبال تحولات آینده علم و فناوری کاملاً هوشیارانه باشد و سناریوهای گوناگونی را در این حوزه مدنظر قرار دهد. از میان سناریوها، باید سناریوی مطلوب جمهوری اسلامی روشن باشد.
اصل دوم. بخشنامه ارتقا باید در قبال تحولات آینده انعطاف پذیر بوده و خودرا از ایستایی و جمود نجات دهد.
اصل سوم. بخشنامه ارتقا باید بستر لازم برای مواجهه مبتکرانه اساتید با آینده یا آینده های محتمل خصوصاً آینده مطلوب را بوجود آورد.
اصل چهارم. هرچند بر روی ارتباط زنجیره ای علم و فناوری تاکید ویژه ای صورت گرفت، اما زنجیره ای دیدن علم و فناوری منافاتی با تعیین نقاط کانونی یا نقاط حائز اولویت- و پیش بینی مشوق هایی برای تمرکز بیشتر اساتید بر روی آنها- منافاتی ندارد.
اصل پنجم. بخشنامه ارتقا برای ایجاد زمینه های مساعد جهت مواجهه خلاقانه اساتید با آینده، چاره ای جز به رسمیت شناختن تعاملات بین المللی در زمینه علم و فناوری ندارد اما نباید مواجهه آن با تعاملات بین المللی منفعلانه باشد.
اصل ششم. مواجهه بخشنامه ارتقا با هر گونه نوآوری نمی تواند یکسان باشد و طبعاً باید نوآوری ها را متناسب با آثار کلان آن مورد سنجش و امتیاز دهی قرار دهد.
اصل هفتم. از آنجائیکه بخش قابل توجهی از اساتید از ظرفیت نوآوری و تقرب به مرزهای علمی برخوردار نیستند، می بایست برای آنها در بخشنامه ارتقا نقش بسترساز منظور شود.
اصل هشتم. آئین ارتقا باید به شکل قاعده مندی آزادی عمل پژوهشگران نخبه را در کارهای علمی نوآورانه را به رسمیت شناخته و خطرپذیری لازم در این زمیته را به رسمیت بشناسد.

1401/03/03
22:38:21
5.0 / 5
404
تگهای خبر: آثار , آموزش , اجتماعی , انسانی
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۲
پرسی بلاگ